چکیده:
این مقاله به منظور مقایسة محتوایی دو اثر مهم اخلاقی «تهذیب الأخلاق و تطهیر الأعراق» ابوعلی مسکویه و «جامع السعادات» ملامحمدمهدی نراقی، دربارة برخی محورهای اساسی در علم اخلاق، از جمله تفسیر سعادت و خوشبختی تدوین یافته است. تبیین معنای سعادت وابستگی تام به نوع نگرش به جهان و انسان دارد. همچنان که اصل محاسبه نفس و نظارت بر آن، همواره به منزلة یکی از ارکان فرآیند تربیت، از سوی عالمان اخلاق توصیه شده است، آنچه در این باره مهم است، روشمندی محافظت و حسابرسی از نفس و دوریگزینی از غفلت میباشد. در مقام ارزیابی شیوههای مطرح در این باره میتوان گفت: حکیمان یونانی، و به دنبال آنان ابوعلی مسکویه، از ابزارهای بیرونی مانند دوست و دشمن برای حسابکشی از نفس بهره میبرند، اما از منظر عموم عالمان مسلمان اخلاقی، از جمله محقق نراقی مراجعه مستقیم به خود سودمندترین و اثربخشترین روش محاسبة نفس است.برای پیشگیری از بیماریهای اخلاقی و درمان آنها، که حجم وسیع این دو کتاب ارزشمند را به خود اختصاص داده است، مؤلفان به راههای عمومی جلوگیری از بیماریهای نفسانی و راههای عملی زدودن امراض اخلاقی و بعد عملی آن، یعنی عادت دادن نفس به انجام افعال متناسب با فضایل اخلاقی و یا اشتغال به اعمال متضاد با یک رذیلت اخلاقی توجه کردهاند.
خلاصه ماشینی:
"در مقام ارزیابی شیوههای مطرح در این باره میتوان گفت: حکیمان یونانی، و به دنبال آنان ابوعلی مسکویه، از ابزارهای بیرونی مانند دوست و دشمن برای حسابکشی از نفس بهره میبرند، اما از منظر عموم عالمان مسلمان اخلاقی، از جمله محقق نراقی مراجعه مستقیم به خود سودمندترین و اثربخشترین روش محاسبة نفس است.
برای پیشگیری از بیماریهای اخلاقی و درمان آنها، که حجم وسیع این دو کتاب ارزشمند را به خود اختصاص داده است، مؤلفان به راههای عمومی جلوگیری از بیماریهای نفسانی و راههای عملی زدودن امراض اخلاقی و بعد عملی آن، یعنی عادت دادن نفس به انجام افعال متناسب با فضایل اخلاقی و یا اشتغال به اعمال متضاد با یک رذیلت اخلاقی توجه کردهاند.
وی در مقالة ششم، پس از مقدمه کوتاهی دربارة ارتباط جسم و جان، و تأثیر و تأثر متقابل آن دو، و نیز دربارة تفاوت پیشگیری با درمان، راههای جلوگیری از بیماریهای نفسانی را به اجمال بر میشمارد: ـ معاشرت با طالبان علوم و معارف حقیقی و پرهیز از همنشینی با اهل شر؛ ـ انجام وظایف نظری، و تمرین مداوم فکری؛ زیرا باز ایستادن از تلاش فکری و نظری، آدمی را کند ذهن و ابله میگرداند؛ ـ پرهیز از عجب و خودبینی؛ ـ توجه به ارزش فراوان گوهر درونی در وجود آدمی، و مراقبت و بهره گیری از آن؛ ـ استفاده متعادل از قوای شهویه و غضبیه، و پرهیز از تحریک نابجای آنها؛ ـ عمل کردن بر اساس فکر، و مخالفت با عادات قبلی با توبیخ و عقوبت نفس؛ ـ آمادگی قبلی برای مقابله با آفات روحی؛ ـ پیجویی مداوم از عیوب نفس و کشف نقاط ضعف."