چکیده:
این نوشتار در صدد آن است تا با سنجش محتوایی میان دو این اثر فاخر گرانسنگ تهذیب الاخلاق و جامع السعادة برخی مباحث مربوط به تعلیم و تربیت را بررسی نماید. در این میان، اساسیترین وجه تمایز نظام تربیتی و اخلاقی اسلام، وجود مبانی مقدم و ثابت برخاسته از منابع دینی، و شمول نگری نسبت به تمامی ابعاد وجودی انسان است.محبت و مهرورزی در هر دو گرایش، از مؤثرترین و کارآمدترین شیوههای تعلیم و تربیت معرفی شده است. هر دو مؤلف، بر این باورند که عدالت اجتماعی بدون زیر ساخت محبت بنیان ندارد. علامه نراقی، با طرح بحث زیبای نشانههای محبت به خداوند متعال، در صدد ارائة معیار برای تشخیص صحت ادعای دوستی و محبت به خداوند سبحان بر آمده است. وی از نشانههای صداقت در محبت الاهی را، دوست داشتن مرگ عنوان نموده، و بوعلی مسکویه نیز علاج خوف از مرگ را به حکیم شدن میداند.در سنجش میان مراحل تربیت و شکوفایی فضایل اخلاقی، هر دو اثر بر این نکته تأکید دارند که رعایت هماهنگی بین مراتب تربیت با مراحل طبیعی رشد لازم است. همچنان که، هر دو دیدگاه، اجتماعی بودن و مخالطه با مردم را از ارکان تحصیل سعادت دانسته، و تصور انزوای مطلق و عدم آمیزش با مردم، برای رسیدن به کمال را پنداری باطل و شیوهای انحرافی میدانند. در عین حال، جامع السعادات با بهرهگیری از منابع نقلی و در مقام جمع بین روایات، گوشهگیری و عزلت را برای عدهای در شرایط خاص، سودمند یافته است.
خلاصه ماشینی:
"، و اساس نام «انسان» را از همین ماده انس مشتق میداند، نه ناس (نسیان)، ریشه محبتها را متفاوت میداند، و سه سبب اصلی پیدایش آن را بیان میکند: ـ لذت: محبتی که ریشه آن لذت است، سریع پدید میآید و به سرعت نیز از بین میرود؛ چرا که لذت به سرعت تغییر میکند، مانند محبت میان نوجوانان هم سن و سال.
167 102 انسان به حکم فطرت، وجود خود را دوست میدارد و به دوام و بقای آن علاقه مند است، و هر آنچه به این امر کمک کند، مورد محبت اوست، و نسبت به هلاکت و موجبات آن کراهت و نفرت دارد.
191 126 محقق نراق با بهره گیری از شیوه تلفیقی در تألیف اثر خود، به طور مبسوط، وارد آثار گوشه گیری و عزلت، و نیز فوائد آمیزش با مردم شده، و پیرامون انتخاب شیوهای برتر از این دو راه، ابتدا فوائد هر یک از دو مسلک را بیان کرده و بیان میکند که آراء حکما در این باره مختلف است: برخی روی به سمت فضل اعتزال نموده، و عدهای راه مخالطه را برتر دانسته اند، هم چنان که اخبار و روایات نیز در این باره ظاهری متعارض دارد.
برای کسی که به مقام انس رسیده و غرق در جلوة حضرت حق گشته است و نیز برای کسی که توان رسیدن به مرتبة ذکر دائم، و انس بالله و فکر مداوم و تحقیق پیرامون شناخت الاهی دارد، انتخاب مطلق خلوت و عزلت برتر است؛ زیرا رسیدن به این مقام، و محبت و عرفان به حق تعالی، فراغت قلب میطلبد که با مخالطه و اجتماعی شدن سازگار نیست."