چکیده:
اختلاف و ستیز انسانها با یکدیگر از یکسو، از آثار عالم طبیعت و تزاحمات مادی و زندگی اجتماعی انسان و از سوی دیگر، ناشی از زیادهخواهی و استخدامطلبی اوست. ادیان الهی و مکاتب بشری برای پیشگیری و رفع اختلافات، پیشنهاداتی ارائه کردهاند. اسلام نیز به عنوان کاملترین دین الهی، برنامههایی در این زمینه مطرح کرده است. این تحقیق با رویکرد تحلیلی، به بررسی مهمترین دستورهای اسلام در زمینه پیشگیری از اختلافات و درگیریها و رفع چالشهای اجتماعی از منظر قرآن کریم پرداخته است. در ابتدا به ده اصل دینی برای پیشگیری از اختلافات و از بین بردن ریشههای آن، و سپس شش اصل مهم دینی برای رفع اختلافات بیان شده است.قرآن کریم به روشنی بر خلافت انسان از سوی خداوند تأکید کرده است. در اینباره سؤالهایی وجود دارد؛ مانند اینکه چرا خداوند برای خود جانشین انتخاب فرمود؟ دلیل انتخاب انسان به عنوان جانشین خدا چیست؟ گستره جانشینی انسان از خداوند تا کجاست؟ این مقاله به رویکرد تحلیلی و بررسی اسنادی به تبیین چیستی خلافت انسان در قرآن و بررسی ابعاد آن میپردازد. بر این اساس، مهمترین یافتههای این تحقیق، راز برگزیده شدن انسان به عنوان خلیفه، توانایی او در پذیرش تکوینی و حضوری علمالاسماء بوده است. از اینرو، خلیفهالله برترین انسان، دارای علم ویژه و برخوردار از ولایت تکوینی است.
خلاصه ماشینی:
"378 در آیه دیگری، خداوند متعال به مؤمنان دستور داده است بر ضد تجاوزگران به حقوق دیگران بجنگند: «وإن طائفتان من المؤمنین اقتتلوا فأصلحوا بینهما فإن بغت إحداهما علی الأخری فقاتلوا التی تبغی حتی تفی إلی أمر الله فإن فاءت فأصلحوا بینهما بالعدل وأقسطوا إن الله یحب المقسطین» (حجرات: 9)؛ و اگر دو طایفه از مؤمنان با هم بجنگند، میان آن دو را اصلاح کنید، و اگر [باز ]یکی از آن دو بر دیگری تعدی کرد با آن که تعدی میکند بجنگید تا به فرمان خدا بازگردد.
402 در آیه دیگری خداوند متعال سه دستور مهم برای حل اختلافات داده است: «وإن طائفتان من المؤمنین اقتتلوا فأصلحوا بینهما فإن بغت إحداهما علی الأخری فقاتلوا التی تبغی حتی تفی إلی أمر الله فإن فاءت فأصلحوا بینهما بالعدل وأقسطوا إن الله یحب المقسطین» (حجرات: 9)؛ و اگر دو طایفه از مؤمنان با یکدیگر جنگیدند میانشان را اصلاح دهید، و اگر (باز) یکی از آن دو بر دیگری تعدی کرد، با آن (طایفهای) که تعدی میکند بجنگید تا به فرمان خدا بازگردد.
با وجوب رعایت عدالت نسبت به همگان، تجاوز به حقوق دیگران را نامشروع دانسته است؛ با ممنوعیت اهانت به دیگران، کرامت انسانهای دیگر را پاس داشته است؛ و با نفی عصبیتهای قومی و حزبی حق و عدالت را معیار موضعگیریهای درست معرفی کرده است؛ تحریم نقض عهد، پایبندی به قراردادها را به عنوان یک امر اخلاقی و دینی واجب شمرده است؛ با ممنوعیت اقدام قبل از علم، از موضعگیری قبل از علم و یقین جلوگیری کرده است؛ با وجوب دفاع از مظلوم، از گسترش چالشها کاسته است؛ و با وجوب اصلاح نفس و مهار هوس، از کشمکشهایی که ریشه در مسائل نفسانی دارد جلوگیری نموده است."