چکیده:
در این پژوهش کوشیده ایم تا تفاوت عمل کرد کلی را در حافظه افراد دو زبانه درباره عبارت های استعاری و غیر استعاری با یکدیگر مقایسه کنیم و بدین منظور، از میان دانشجویان داوطلب دو زبانه آذری زبان، سی نفر را برگزیده ایم. برای بررسی عمل کرد حافظه آزمودنی ها، نخست سی عبارت استعاری و غیراستعاری آذری را در برابر آنها گذاشتیم و از آنها آزمون فرا خوانی آزاد گرفتیم؛ سپس به منظور مقایسه عمل کرد حافظه در زبان های اول و دوم، سی عبارت استعاری فارسی و آذری را در اختیار آزمودنی ها قرار دادیم و از آنان آزمون فرا خوانی آزاد گرفتیم. فرضیه های پژوهش با استفاده از آزمون آماری t گروه های وابسته آزموده شده اند.
نتایج حاصل از بررسی فرضیه ها نشان می دهند که میزان فرا خوانی مواد استعاری، به گونه ای معنا دار، بیش از مواد غیر استعاری است؛ افراد دو زبانه، استعاره های زبان اول را بیش از استعاره های زبان دوم به یاد می آورند و این تفاوت، از نظر آماری معنا دار است.
با توجه به این یافته ها می توان نتیجه گرفت که مفاهیم استعاری به سبب برخوردار بودن از خصوصیات خاص شناختی، دارای ویژگی هایی هستند که کاربرد آنها قدرت به خاطر سپردن مواد را افزایش می دهد؛ همچنین در زبان اول، توان انتقال مفاهیم هیجانی، بیش از زبان دوم است و بنابراین، استعاره های زبان اول از اولویت شناختی برخوردارند.
خلاصه ماشینی:
"هدف کلی این پژوهش پیشبینی میزان درک خواندن زبان فارسی زبانآموزان غیر فارسیزبان با توجه به سطح دانش پیشین آنها در مورد زبان فارسی و فرهنگ مردم ایران و انگیزشخواندن متون زبان فارسی است.
پس از طراحی آزمون درک خواندن،آزمون جهت بررسی روایی صوری ومحتوایی{o4o}آن در اختیار سه نفر از استادان درس خواندن مرکز آموزش زبان فارسی دانشگاهبینالمللی امام خمینی(ره)قرار داده شد و سپس برای اجرا به صورت آزمایش اولیه{o5o}در یکی ازکلاسهای درس خواندن مرکز که تقریبا شرایط یکسانی مانند سطح دانش زبانی و محدودۀ سنیرا با گروه زبانآموزان اصلی داشتند،ارائه گردید و پس از اجرای آزمایشی آمادۀ اجرای نهاییگردید.
&%00110APZG001G% (به تصویر صفحه مراجعه شود)در ادامۀ راه،برای محاسبۀ رگرسیون چندگانه از روش گامبهگام{o1o}استفاده شد چنانکه درجدول(4)مشاهده میشود،بزرگی ضریب همبستگی بین دانش پیشین و درک خواندن )R( ،0/822 و 2^R 0/668 است که نشان میدهد که 66/8 درصد تغییرات درک خواندن را میتوان بادانش پیشین معین کرد.
یافتههای این پژوهش در مورد وجود همبستگی بین دانش پیشین و درک خواندن با یافتههای پژوهشگران خارجی مانند آندرسون و پیرسون(1984)،استیفنسن،جاگ-دو و آندرسون(1979)،جانسون(1981)،فلوید و کارل(1987)،کارل(1992)و کارل و وایز{o1o}(1998)و پژوهشهای انجام شده در ایران مانند ضیاء حسینی(2002)و تولایی(1379)مطابقت دارد.
فلوید و کارل(1987)در یافتههای پژوهش خود بر این موضوع تأکید کردند که دانشپیشین لازم برای درک متن را میتوان به زبانآموزان آموزش داد که به نظر میرسد منظورشانباید همان فعال کردن دانش پیشین باشد که به صورت فعالیتهای پیش از خواندن نمود پیدامیکند."