چکیده:
زمینه: شناسایی وضعیت پذیرش دانشجو در نظام آموزش عالی ایران از دیدگاه دانشجویان دانشگاه های دولتی شهر تهران، اعضای هیأت علمی سازمان سنجش آموزش کشور و مسئولان ذیربط آموزش عالی، زمینه انجام این تحقیق میباشد. هدف: هدف از انجام این تحقیق سنجش و مقایسه دیدگاه سه جامعه فوق، نسبت به شیوهها وعوامل وضع موجود (شیوه آزمون متمرکز، شیوه آزمون فراگیر و عوامل معدل کتبی، نمره علمی، سهمیهها و جنسیت) و سایر شیوهها و عوامل مؤثر (شیوه آزمون غیر متمرکز، عوامل سوابق تحصیلی، هوش و استعداد تحصیلی) است. روش: روش تحقیق از نوع توصیفی، پیمایشی و نمونه آماری براساس جدول مورگان و نیز انتساب متناسب برای دانشجویان سه دانشگاه صنعتی شریف، دانشگاه شهید بهشتی و دانشگاه علامه طباطبایی به تعداد 346 نفر میباشد. همچنین تمامی اعضای هیأت علمی و مسئولین ذیربط آموزشعالی نیز در نظر گرفته شدهاند.یافتهها: یافتههای تحقیق نشان میدهد اکثریت دانشجویان با شیوه برگزاری آزمون (متمرکز، فراگیر) موافق بوده واعضای هیأت علمی و مسئولین نیز با شیوه آزمون متمرکز موافق و با شیوه آزمون فراگیر مخالف میباشند. همچنین تفاوتی بین دیدگاه دانشجویان، اعضای هیأت علمی و مسئولین نسبت به شیوه آزمون متمرکز، شیوه آزمون فراگیر و معدل کتبی، نمره علمی، سهمیهها وپذیرش جنسیت وجود ندارد. از طرف دیگر براساس نتایج بدست آمده از تفاوت دیدگاه سه جامعه میتوان گفت که اعضای هیأت علمی و مسئولان نسبت به شیوه آزمون غیر متمرکز دیدگاهی یکسان دارند ولی دانشجویان نسبت به شیوه آزمون غیرمتمرکز با دو جامعه دیگر دیدگاهی متفاوت دارند. بحث و نتیجه گیری: براساس دیدگاه اعضای هیأت علمی و دانشجویان در پاسخ به سؤالات مربوط به سهمیهها مشخص است که وجود برخی سهمیهها موجب بروز مشکلات عدیدهای از جمله ناراحتی و رنجش دانشجویان، عدم هماهنگی آنها در کلاسهای درس و ... است، لذا ادغام این سهمیهها با هم یا اعمال آنها به صورت ظرفیتی اضافی در آزمون سراسری موجب رفع مشکلات و نگرانیها خواهد بود. از طرف دیگر سه جامعه مسئولان، اعضای هیأت علمی و دانشجویان به ترکیبی از آزمون متمرکز و سوابق تحصیلی در آزمون سراسری تأکید داشتهاند لذا نباید از هریک از آنها به تنهایی در آزمون سراسری استفاده نمود.
Background: The present research has been undertaken with a view to specify the student admission status in Iranian higher education system from the point of view of students studying in some of the state owned universities in Tehran university، professors in Sanjesh organization and some of the related higher education officials.
Object: The attitudes derived from three sample populations were investigated which revolved around the procedures and the current constituents (including the concentrated testing method، comprehensive examination method، the factor of average written score، the knowledge baseline score، the students quota and students gender) as well as other influential factors (such as non-concentrated examination method، the educational background factor، intelligence and educational aptitude).
Method: The research was a descriptive survey. The sample was prepared based on Iran's Morgan table and the research subjects were composed of 346 students from three well known universities such as Sharif Industrial University Shahid Beheshtee University and Allameh Tabataba'i University along with their member board of academicians and a number of the higher education officials.
Results: The results obtained in this research are as follows. The greatest percentage of students' responses was related to the concentrated examination method، which showed their relative acceptance; also the highest percentage of professor's response and officials which represented a favorable attitude was to questions related to the concentrated examination method، and non-concentrated examination method which received unfavorable attitudes. There appeared to be no major attitudinal differences among students، university professors and officials towards concentrated examination method، comprehensive examination method، written average score، knowledge score، quotas، and admissions of gender.
Conclusion: Based on the views of both students and professors، their responses to questions concerning admission quotas، revealed that some of these quotas resulted in divers complications amongst students including unpleasant feelings، annoyance، and incongruity among students etc. Therefore combining the quotas together or applying them in the form of additional quotas in general entrance exams might prove effective in alleviating anxieties and problems.
خلاصه ماشینی:
"سؤال چهارم: آیا تفاوت معنادار بین دیدگاه اعضای هیأت علمی سازمان سنجش نسبت به شیوهها و عوامل وضع موجود و سایر شیوهها و عوامل مؤثر برای پذیرش دانشجو در دوره کارشناسی وجود دارد؟ جدول شماره 6 نتایج آزمون رتبهای ویلکاکسون را برای بررسی این سؤال نشان میدهد.
سؤال ششم: آیا تفاوت معنادار بین دیدگاه دانشجویان، اعضای هیأت علمی و مسئولان ذیربط نسبت به شیوهها و عوامل وضع موجود برای پذیرش دانشجو در دوره کارشناسی وجود دارد؟ برای بررسی تفاوت دیدگاهها از آزمون کراسکال- والیس استفاده شده است که نتایج در جدول ذیل مشخص شده است.
براساس نتایج به دست آمده ازسؤال سوم تحقیق بین دیدگاه دانشجویان نسبت به متمرکز بودن یا نبودن شیوهها و تأثیر عوامل وضع موجود (معدل کتبی، نمره علمی، سمیهها و پذیرش جنسیت) و سایر عوامل (سوابق تحصیلی، هوش و استعداد تحصیلی ) برای پذیرش دانشجو تفاوت معنی داری وجود دارد (جدول شماره 5).
با استفاده از نتایج حاصله از این پژوهش میتوان پیشنهادهایی در جهت بهبود شرایط پذیرش دانشجو در ایران و عوامل مؤثر در این فرایند ارائه نمود: - با توجه به یافتههای به دست آمده از دیدگاه اعضای هیأت علمی و دانشجویان در پاسخ به سؤالهای مربوط به سهمیهها مشخص است که وجود برخی سهمیهها موجب بروز مشکلات عدیدهای از جمله ناراحتی و رنجش دانشجویان، عدم هماهنگی آنها در کلاسهای درس ...
(2005) "Familiarity with comprehensive system for student's admission in general university entrance exam – Tehran National education assessment organization."