خلاصه ماشینی:
"در تحلیلهائیکه از طرف علمای کلاسیک درباره ادوارتجاری و بحرانهای بعمل میامد بعلت اعتقاد به خنثی بودن نقش پول توجهیباین مسئله نمیشد و این اعتقاد همینطور راسخ ماند تا نظرات جدید اقتصادیابتدا از طرف علمای سوئد و بعد از طرف کینز بتفصیل ابراز شد و نشان داده شدکه پول نهتنها وسیله مبادله کالا با کالاست بلکه خود با النفسه و بالذات در جریاناتاقتصادی موثر است و در بروز ادوار تجاری پول یکی از عوامل موثر میباشدبا تکیه باین نظرات بود که سیاستهای پولی مورد توجه قرار گرفت و از این وسیلهبرای مقابله با ادوار تجاری استفاده کامل بعمل آمد.
انتقادات سوسیالیستها بر نظریه سنیور دائر باینکه فداکاری وامساک منشاء ثروت است و ریاضتی که شخص در راه خودداری از مصرف وپسانداز کردن بخود میدهد او را به ثروت میرساند ناظر به یک مسئله اساسیاست و آن مسئله وارد کردن موضوع«نهایت و غایت»امور در مسائل اقتصادیاست،این مسئله که منجر به پدید آمدن نظریه نافعیت نهائی از طرف علماینئوکلاسیک شده است چنین استکه موضوعات اقتصادی را گاه بطور عادی و یا در مجموعمیتوانیم مورد بررسی قرار دهیم و گاه در مراحل مختلف،مثلا فایده یک کالا رابرای یک شخص گاه میتوانیم بطور کلی در نظر آوریم که فلان کالا چه اندازهاز نیازمندیهای شخصی را برطرف میکند و تا چه اندازه برای او مفید استو گاه میتوانیم مراحل مختلف استفاده از کالا را در نظر آوریم پرواضح است موقعصرف غذا هرقدر شخص سیرتر میشود بهمان اندازه ارزش غذا برای ویکمتر میگردد و وقتیکه شخص بآخرین لقمه غذا رسید نافعیت آن بمرحلهنائی و غائی میرسد."