خلاصه ماشینی:
"آیا میتوان مبارزه برای رهانیدن کشورها ازقید بدهکاری را به صورت اقدام مؤثری درآورد،وتضمین کرد که کودکان هزارۀ جدید از زنجیرهایبدهی و فقر آزاد شوند؟صندوق کودکان سازمان مللمتحد(یونیسف)در گزارشی تحت عنوان«پیشرفتملل،1999»به اهم معضلات و مشکلات کودکانجهان پرداخته است که در این میان در گزارشبرگزیدۀ ذیل با عنوان«بدهکاری چهره کودکانه دارد»را انتخاب که جهت اطلاع و آگاهی خوانندگان عزیز درجمیگردد.
اما فشار بار بدهکاری موجب میشود که بسیاری ازدولتها،حتی اگر هم بخواهند،نتوانند بودجههایشان را درجهت اولویتهای مرتبط با کودکان بازسازی کنند،و حتیاگر چنین هم کنند،چندان توفیقی نخواهند یافت،مثلابخش جنوبی صحرای آفریقا برای بازپرداخت بهره بدهی200 میلیارد دلاری خود مبلغ بیشتری میپردازد تا برایآموزش و پرورش 306 میلیون تن از کودکانش.
کشورهای رو به رشد،باز هم به نحوی نامعقول فریفته نرخاندک بهرهها شدند،نرخی که غالبا تورم هم پایینتر بود(به تصویر صفحه مراجعه شود)آنها با اطمینان از این که که کالاهایشان همچنان به قیمت بالافروش خواهد رفت و نرخ بهره همچنان پایین خواهدماند،حساب کردند که بازپرداخت بدهی کار سادهایخواهد بود.
اگر این نسبت درسطح 33% درصدغ،یعنی به اندازۀ سطح سال 1922،باقی مانده بود،کشورهای رو به توسعه هر سال 24میلیارد دلار بیشتر دریافت میکردند و از کمکهایدوجانبهای که بدست کشورهای فقیر میرسد،حدود یکچهارم بار دیگر به صورت بازپرداخت بدهی به خود اعطاکنندگان برمیگردد.
در این اقدام،پرداخت اصل و فرع بدهی بادرآمدهای حاصل از صادرات به نسبت 20-25 درصدصورت میپذیرد،اگرچه کشورها به سختی میتوانند ازعهده پرداخت 16 درصدی که در 1996 میپرداختند،برآیند،به این ترتیب،احتمال آنکه چنین کشورهاییبتوانند هدفهای تعیین شده برای کودکان را تحقق بخشند نهتنها بیشتر از قبل نخواهد بود بلکه احتمالا کمتر از قبلخواهد بود."