چکیده:
چه بسیار واژه¬های قرآنی که در ساختار کلام الهی از بار معنایی خاصی برخوردارند و جز با ژرفاندیشی و تأمل در زبان قرآن، دسترسی به معانی آنها میسر نمی¬باشد. «تأویل» که شاهد هفت مرتبه تکرار آن در قرآن هستیم، از جمله واژه¬هایی است که در ترکیب با دیگر کلمات و یا عبارات قرآنی، معانی مختلفی را افاده می¬نماید. در بسیاری از آنها میان اهل تفسیر اختلاف چندانی دیده نمیشود. آنچه در تفاسیر تاکنون ابهام¬آمیز مینماید، مفهوم این واژه در آیه ۳۷ سوره یوسف است که ترجمههای قرآنی دسترس، غالبا معنای «تعبیرخواب» را بر آن انتخاب کرده¬اند که پیام آیه را دگرگون ساخته است.این مقاله با نگاهی نقدآمیز به ترجمه¬ها و تفاسیر موجود، به دنبال کشف بهترین و نزدیک¬ترین مفهومی است که سخن وحیانی را در این زمینه در برمی¬گیرد.
خلاصه ماشینی:
"در گروه¬بندی تفاسیر و ترجمه¬های قرآنی درمی¬یابیم که آنها نوع پاسخگویی حضرت یوسف۷به همزندانی¬هایش را که از تعبیر خوابشان سؤال کرده بودند چهار گونه آورده¬اند: گروه نخست: الف) ترجمه آیه: «یوسف۷در پاسخ آنها گفت: من شما را پیش از آنکه طعام آید و تناول کنید، به تعبیر خوابتان آگاه می¬سازم که این علم از چیزهایی است که خدای به من آموخته¬ است، زیرا من آیین گروهی را که به خدا بی¬ایمان و به آخرت کافرند ترک گفتم.
». ب) پیروان این دیدگاه در میان تفاسیر: احسن¬الحدیث، خسروی، روان جاوید، تاج¬التراجم، نسفی، ارشاد الاذهان، اطیب البیان، انوار درخشان، البلاغ، تفسیر اثنی ¬عشری، الکاشف، المبین، المعین، شریف لاهیجی، منهج ¬الصادقین، تقریب القرآن الی الاذهان، الجدید، حجه¬ التفاسیر و بلاغ الاکسیر، زبده التفاسیر، سواطع الالهام، الفرقان فی تفسیر القرآن بالقرآن، مقتنیات الدرر و ملتقطات¬ الثمر، مواهب علیه، المیزان، مقاتل ¬بن سلیمان، فتح ¬القدیر، البحر المدید، بحرالعلوم، بیان ¬المعانی، القرآنی للقرآن، المراغی، المنیر فی العقیده و الشریعه و المنهج، الواضح، الوسیط (طنطاوی)، روح ¬البیان، تفسیر سور آبادی، روح المعانی، الفواتح الالهیه و المفاتح الغیبیه، الفتوحات الهیه، الکشاف، محاسن التأویل، المحرر الوجیز، مراح لبید لکشف معنی القرآن المجید، معانی¬ القرآن، المیسر، جمال انسانیت یا تفسیر سوره یوسف، کشف الحقایق عن نکت¬ الآیات و الدقائق.
همچنین نه تنها هیچ دلیلی بر این ادعا که «تأویل به معنی خبر دادن از حضور امری در آینده به کار نمی¬رود» نداریم، بلکه آیات قرآنی که وقوع هر فعلی از افعال بشری را، چه در گذشته و چه در آینده، به تأویل آن در قیامت ارجاع می¬دهد، چنین برداشتی را کاملا نفی می¬نماید؛ مانند آیه(وأوفوا الکیل إذا کلتم وزنوا بالقسطاس المستقیم ذلک خیر وأحسن تأویلا)(اسراء/۳۵)؛ یعنی کمفروشی، چه در صدر اسلام صورت گرفته باشد و چه در پایان حیات جهانی اتفاق بیفتد، قابل تأویل در روز قیامت خواهد بود."