چکیده:
«جوع» همواره به عنوان یکی از نمایههای ریاضت در عرفان و اخلاق مورد توجه بوده است و همه فرق صوفیه در ضرورت «جوع» به عنوان یکی از ارکان اساسی سیر و سلوک اتفاق نظر دارند. در چیستی معنای جوع، گروهی «جوع» را به معنای «به اندازه خوردن» و گروهی آن را معادل «روزه» دانستهاند و برخی نیز آن را تا حد «سد جوع» (نخوردن مگر به ضرورت) معنا کردهاند. در این مقاله تلاش شده است تا با میزان قرار دادن قرآن و سنت به بررسی مفهومشناسی جوع و دیدگاههای متعدد دراینباره پرداخته شود و با مقایسه این نظرات، براساس میزان قرآنی و سنت نبوی نظر صائب معرفی گردد. جوع از نظر قرآن و متون اسلامی در خطابهای عام «یا بنی آدم» به معنای «به اندازه خوردن»؛ در خطابهای خاص «یا ایها الذین آمنوا» به معنای «روزه» و در خطاب به اخص خواص یعنی انبیا و اولیا، به معنای کم خوردن است.
خلاصه ماشینی:
"بهعبارت دیگر، جوع مطلوب معادل کدامیک از مفاهیم کمخوری، نخوردن و یا بهاندازه خوردن است؟ پاسخ به این پرسش ازآنرو حائز اهمیت است که بدانیم سفارش به «جوع» نه تنها بهعنوان یک عمل صوفیانه، بلکه عملی عام برای همه مسلمانان است با این تفاوت که مکاتب اهل تصوف توجه ویژهای بدان نمودهاند؛ بنابراین ازآنجا که دستور شرع در این زمینه شامل همه مسلمانان است جستوجوی نظر صائب اسلام ضرورت مییابد.
(جرجانی1337: 3 / 165؛ ملافتحالله کاشانی، 1344: 4 / 20) آیتالله مکارم شیرازی در تفسیر آیه شریفه 31 سوره اعراف مینویسد: یک دستور مهم بهداشتی جمله بخورید و بیاشامید و اسراف نکنید که در آیه فوق آمده است، گرچه بسیار ساده به نظر میرسد، اما امروز ثابت شده است که یکی از مهمترین دستورات بهداشتی همین است؛ زیرا تحقیقات دانشمندان به این نتیجه رسیده که سرچشمه بسیاری از بیماریها غذاهای اضافی است که بهصورت جذب نشده در بدن انسان باقی میماند، این مواد اضافی هم بار سنگینی است برای قلب و سایر دستگاههای بدن، و هم منبع آمادهای است برای انواع عفونتها و بیماریها، لذا برای درمان بسیاری از بیماریها، نخستین گام همین است که این مواد مزاحم که درحقیقت زبالههای تن انسان هستند، سوخته شوند و پاکسازی جسم عملی گردد.
تأکید عرفان شیعه بر حفظ وجهه شرعی این قضیه بهخوبی مشهود است، چنانکه در شرح رساله سیر و سلوک منسوب به آقا محمد بیدآبادی آمده است: آثار جوع البته بر روح و سر و قلب انسان بسیار مؤثر است و شخص سالک باید رعایت جهات شریعت را ابتدا بکند و در مرحله بعدی، وارد طریقت شود؛ یعنی مقام تخلیه و تحلیه که مربوط به روح است و مربوط به صفات نفسانی رذایل و فضایل."