خلاصه ماشینی:
مقالاتتفویض امتیار؛موردکاوی یک قضیه اداری (به تصویر صفحه مراجعه شود) اشاره {IBبحثهای مربوط به تفویض اختیار،تمرکز و عدم تمرکز در ساختارهای سازمانیمختلف،مباحث چندان نوینی نیستند،اما نظیر هر موضوع ساده دیگری،وقتی جامه عملبه تن میپوشند،سخت و مسالهساز و محل چالشهای فراوان برای مدیران و سازمانهامیشوند:مدیر،چه زمان باید اختیارات را تفویض کند و چه زمان باید خود تصمیم بگیرد؟ دامنه این تفویض باید تا چه حد باشد؟اختیارات تفویض شده باید از چه جنسی باشند؟ این مقاله در راستای رویکرد نوین تدبیر به بیان مسائل و قضایایی که مدیران و سازمانهادر عمل با آنها مواجهاند،به بیان یک قضیه اداری در باب تفویض اختیار میپردازد؛قضیهایکه شاید مبتلابه بسیاری از سازمانهای ایرانی باشد.
اینجا بود که آقای زمانزاده طاقت از کف داد و با شدتو حرارت به آقای صادقی گفت:«شما اصلا میدانید چهمیکنید؟یک روز با عنوان نماینده تام الاختیار به من اختیارکامل برای انجام کارها میدهید و یک روز به خاطر یکتصمیم من که با هدف پیشرفت کار،انجام شده است،برآشفته میشوید!اگر هم طبق مقررات جلو روم و از ابتکارعمل در موارد استثنایی اجتناب کنم،مواخذه میشوم!معلومنیست که اداره فروشگاه را به من سپردهاید یا میخواهیدخود آن را اداره کنید!».
کاهش امکان رشد،پرورش و تولید مدیران جدید دکتر درحالیکه انگشت دستش را به علامت اهمیتو توجه تکان میداد،با تأکید گفت:به این نکته هم توجهبفرمایید:«نه تمرکز خوب است و نه عدم تمرکز!من نهطرفدار این هستم و نه طرفدار آن!» آقای صادقی با چهرهای که کمی حالت حق به جانبداشت گفت:پس سازمانها و یا همین شرکت ما بایدچگونه باشد!؟ دکتر در پاسخ گفت:«بستگی به شرایط شرکت وسازمان شما دارد.
در اینجا آقای زمانزاده پرسید:«چگونه میتواندرجه تمرکز سازمان را تغییر داد و آن را به سطح مطلوبرسانید؟» دکتر حسنی در پاسخ گفت:برای این کارن ابزارهایی دراختیار مدیریت وجود دارد که از جمله آنها:1.