چکیده:
برای طبقهبندی علوم، معیارها و ضوابطی وجود دارد که یکی از آنها، در باب رابطه موضوع علم و محمول مسائل علم است که با عنوان «عرض ذاتی» شناخته میشود. در تعریف «عرض ذاتی»، و معیار آن، دیدگاههای مختلفی بیان شده که از میان آنها، تفسیر عرض ذاتی به «محمولاتی که اسناد آنها به موضوع علم یا موضوع مسائل علم اسناد حقیقی باشد» بهترین دیدگاه است. مقاله حاضر، با پذیرش این دیدگاه، دیدگاههای دیگر را نیز نقد و بررسی کرده است.
خلاصه ماشینی:
"و توجیه علامه طباطبائی تمام نیست، زیرا اولا، لازمهاش دخول همه مباحث علمی در فلسفه است؛ ثانیا با این توجیه، نیاز به آنهمه برهان و دقت نبود و مقدمات مذکور لزومی نداشت (چون بدون آنها نیز میتوان مدعی شد که محمول علوم همیشه مساوی با موضوع علم است.
تفسیر مورد پذیرش به نظر میرسد، در صورتی که ابهام از تفسیر سبزواری زدوده شود، این تفسیر بهترین تفسیر است؛ البته اگر توجیهات سبزواری از کلمات قدما نیز کنار گذاشته شود، یعنی عرض ذاتی اینگونه تفسیر گردد: «محمولی که اسناد آن به موضوع علم یا موضوع مسائل علم، اسناد حقیقی باشد.
پس، این سخن که «موضوع هر علمی آن چیزی است که در آن علم، از عوارض ذاتی آن بحث میشود»، هیچ مبنایی ندارد، چه اینکه عرض ذاتی را به تفسیر قدما تفسیر کنم یا به عدم واسطه در عروض (اسناد حقیقی)، زیرا این تفسیر به علم طب که رابطه موضوع علم با موضوعات مسائل کل و جزء است نقض میشود؛ 7.
ریشه بحث عرض ذاتی در عبارتی از ارسطو و سپس فارابی و ابنسیناست و کلمه «لذاته» یا «لذات الموضوع» و یا «یلحق الشیء بماهیته» و امثال آن موجب این مباحث شده است؛ در حالی که فارابی و ابنسینا در تفصیل مطالب خود در باب ارائه ملاک، مطالبی بیان کردهاند که نه تساوی لازمه آن است و نه علیت و اقتضای ذات موضوع علم نسبت به عوارض و محمولات مسائل."