چکیده:
این مقاله نخست مفهوم آزادی را از رویکردهای گوناگون واکاوی می¬کند و تفاوت انواع آزادی را با یکدیگر باز می¬نماید. سپس تمرکز خود را بر مفهوم «آزادی دموکراتیک» قرار می¬دهد و مفهوم آن را از سایر انواع آزادی باز می¬شناساند. در این مقاله «آزادی دموکراتیک» به معنی «حذف هر نوع قید و اجبار ناشی از انواع نهادهای اجتماعی که بوسیله قوه قاهره ای که مقررات جامعه را در دست دارد (دولت، پادشاه، مجلس و گروههای قدرتمند دیگر) تحمیل می¬شود، درنظر گرفته شده است.اعم از اینکه این قیود سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و ... بوده و مدون باشد یا نباشد، به نوعی که رفع آن قیود را بتوان با ترکیب «آزادی برای ...» بیان کرد.» مقاله سپس با انگاشتن شش پیش فرض درباره رفتار بازیگران اجتماعی، می کوشد تا فرضیه محوری خود را به آزمون نظری بسپارد. فرضیه محوری مقاله چنین است: «در جامعه¬ای که شش پیش فرض انگاشته ¬شده در این الگو را برآورده سازد، قیود و قوانین تا جایی تصویب می¬شوند و به¬عبارت¬دیگر «آزادیهای دموکراتیک» تاجائی محدود می¬شوند که منافع خالص واقعی جامعه حداکثر شود». مقاله آنگاه می¬کوشد تا چهارچوبی تحلیلی را برای تایید نظری فرضیه یاد شده بسط دهد. بدین منظور، مقاله، هزینه¬ها و منافع اجتماعی آزادی¬های دموکراتیک را معرفی می¬کند. آنگاه با استخراج منافع خالص آزادی، نقطه بهینه گسترش آزادی های¬دموکراتیک را استخراج می¬کند. مقاله درادامه، رابطه آزادی را با توسعه یافتگی تحلیل می¬کند و نشان می¬دهد که هرچه جامعه مورد نظر به سمت توسعه¬یافتگی حرکت کند، هزینه¬های¬گسترش آزادی، کاهش¬می¬یابد. مقاله در پایان نشان می¬دهد که در صورتی که بین کشورهایی که دارای نظام¬هایی با آزادی¬های دموکراتیک هستند مناسبات گسترده¬ای در جریان باشد، به گونه¬ای که اطلاعات به راحتی در میان آنها جریان یابد، انتظار می¬رودکه دربلندمدت دربین بسته¬های «باورـ ارزش» این جوامع همگرایی به وجود آید و همه آنها به سوی وضعیت جامعه میانی حرکت کنند.
خلاصه ماشینی:
"که این رابطه برای آن صادق است:(به تصویر صفحه مراجعه شود) از آنجا که فرد مایل است جامعهای که در آن زندگی میکند(و فرزندان و بستگانش نیز در آن زندگی میکنند)جامعهای به سامان و تنظیم یافته و نهایتا توسعه یافته باشد(زیرا چنین جامعهای مطلوبیت او را بیشتر میکند)،بنابراین عقل سلیم به او حکم میکند که مناسبات،نهادها و قیود اجتماعی باید به گونهای باشد که منافع خالصی که او انتظار دارد نصیب جامعه شود،حداکثر شود.
اما دو نکته در مورد FA قابل توجه است: اول-محاسبۀ P و C و بنابراین(به تصویر صفحه مراجعه شود)عملا کاری غیرممکن است زیرا بیشتر منافع و هزینههای اعطای آزادیهای دموکراتیک(یا رفع قیود اجتماعی رسمی)قابل محاسبه و حتی بسیاری از آنها شناخته شده نیستند.
بنابراین،با توجه به این دو نکته میتوان گفت قلۀ منحنی انتظاری افراد از منافع خالص آزادی یعنی(به تصویر صفحه مراجعه شود)های آنها بیشتر حول آن سطحی از آزادی (FA) که«منافع خالص واقعی» جامعه را حداکثر میکند(یعنی نقطۀ A )متمرکز شده است و منحنی تعداد کمتری از افراد در دو طرف آن نقطه پراکنده است.
همگرایی جوامع(منحنیپوش منافع آزادی برای همۀ جوامع) اگر جوامع مذکور دارای مناسبات گسترده باشند،به گونهای که هم سطح توسعه و تواناییهای فنشناختی آنها به هم نزدیک شود و هم اطلاعات به راحتی در میان آنها جریان یابد در طول زمان جوامعی که منحنیهایشان در طرین(به تصویر صفحه مراجعه شود)قرار دارد،با اطلاع از بالاتر بودن منافع خالص جامعۀ s ،بستۀ«باور-ارزش»خود را به گونهای آرام به سوی هم شکلی با بستۀ مربوط به جامعۀ s ،تغییر میدهند و بنابراین یک بستۀ«باور-ارزش»محور به وجود میآید که همۀ حرکتها به سوی آن خواهد بود."