چکیده:
مقالهی حاضر در صدد است از دریچهی روابط حاکم درخانواده به بررسی تاثیر سرمایهی اجتماعی خانوادگی و ﻣﺆلفههای آن بر خشونت خانگی علیه زنان در شهرستان خرم آباد بپردازد. جامعهی آماری در این تحقیق زنان شوهردار تحت پوشش مراکز بهداشتی- درمانی شهری شهر خرم آباد بودهاند که با استفاده از فرمول کوکران، 383 نفر انتخاب بررسی شدند. یافتههای تحقیق حاکی از آن است که 1. کمترین تجربهی خشونت خانگی در حوزهی خشونت فیزیکی مستقیم و بیشترین موارد در حوزهی خشونت فیزیکی غیر مستقیم و روانی- عاطفی است، 2. در حدود نیمی از افراد بررسی شده دارای سرمایهی اجتماعی خانوادگی در حد زیاد و خیلی زیاد و ما بقی دارای سرمایهی اجتماعی متوسط و کم بودند، 3. سرمایهی اجتماعی و ﻣﺆلفههای آن نقش تعیینکنندهای در خشونت خانگی علیه زنان داشتند، به نحوی که سرمایهی اجتماعی به تنهایی 58 درصد واریانس خشونت خانگی را تبیین میکند، 4. در تحلیل چند متغیره، پس از سرمایهی اجتماعی، متغیر تحصیلات زن مهمترین تبیین کنندهی خشونت خانگی علیه زنان و موثرترین منبع باارزش اجتماعی در فرایند توانمندسازی زنان شناخته شد.
This article investigates the effects of family social capital and its components on domestic violence against women in the city of Khorramabad. This study is a survey and its statistical population is married women who are under cover of care centers. 383 people were selected and examined. Research findings indicate: 1 – direct physical violence is less frequent than indirect physical and mental-emotional violence. 2 Nearly half of participants show high social capital. 3- Social capital and its components play an important role in domestic violence against women، social capital alone، explained 58 percent of variance of domestic violence. 4 – In multivariate analysis، after social capital variable، women's education was the most important variable explaining domestic violence against women and was recognized as the most effective and most valuable resource in the process of women empowerment.