چکیده:
این تحقیق کارایی الگوی ارزشگذاری فلتهام- اولسن (1995) را در بورس اوراق بهادار تهران مورد بررسی قرار میدهد و سعی دارد رابطه بین ارزش ذاتی شرکتها و بازده آنها را مشخص، و ارزش ذاتی شرکتها را با استفاده از ارزش دفتری آنها تعیین کند. جامعه آماری این تحقیق دربرگیرنده کلیه شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار، و نمونه مورد بررسی 89 شرکت است که دادههای آنها برای بازه زمانی 1377 تا 1388 با استفاده از الگوی رگرسیون مقطعی- زمانی (پنل دیتا) مورد آزمون قرار گرفته است. نتایج نشان میدهد که این الگو به طور کامل قادر به تعیین ارزش ذاتی شرکتهای مورد مطالعه نیست و بین نسبت ارزش ذاتی به ارزش بازار سهام و نسبت قیمت به درامد سهام رابطة معنیدار آماری نیست علاوه بر این شرکتهایی که کمترین نسبت ارزش ذاتی به ارزش بازار را دارند، در بازار بیشتر از واقع ارزشیابی میشوند.
خلاصه ماشینی:
"جدول شماره 3: تحلیل همبستگی میان نسبت ارزش ذاتی به ارزش بازار سهام و نسبت قیمت به درامد سهام حجم نمونه مقدار ضریب همبستگی مقدار p نوع ارتباط نتیجة آزمون 931 065/0 048/0 رابطه مستقیم عدم تأیید نتایج آزمون فرضیه دوم فرضیه دوم تحقیق به این صورت مطرح شده بود که شرکتهایی که دارای بیشترین نسبت ارزش ذاتی به ارزش بازار هستند در بازار کمتر از واقع ارزشیابی میشوند.
جدول شماره 8: تحلیل همبستگی میان نسبت ارزش ذاتی به قیمت سهام و درآمد سهام حجم نمونه مقدار ضریب همبستگی مقدار p نوع ارتباط نتیجه آزمون 931 017/0 572/0 - تأیید نتیجهگیری هدف اصلی این پژوهش بررسی کارایی الگوی ارزشگذاری فلتهام- اولسن در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار است که به بررسی رابطه بین نسبت ارزش ذاتی به ارزش بازار سهام و نسبت قیمت به درامد سهام میپردازد.
2- با توجه به عدم تأیید فرضیه دوم مشخص میشود که ارزش ذاتی محاسبه شده توسط الگوی فلتهام-اولسن بهرغم داشتن رابطه مستقیم با ارزش بازار، نشاندهنده ارزش بازار سهام نیست و نمیتوان از آن برای پیشبینی ارزش بازار سهام استفاده کرد که با یافتههای پیلای (2004) مطابقت دارد.
3- تأیید فرضیه سوم به این مفهوم است که بازار ارزش پرتفوی چارک چهارم را بیشتر از ارزش ذاتی آنها ارزیابی میکند؛ بنابراین در چارک چهارم ارزش ذاتی محاسبه شده توسط الگوی فلتهام- اولسن نمیتواند برای پیشبینی ارزش بازار سهام مورد استفاده قرار گیرد که این نتیجه نیز با نتایج پیلای (2004) مطابقت دارد.
Ahmed, Morton and Schaefer 7.
Dechow, Hutton and Sloan 8."