چکیده:
مایکل گیبونز دو شیوه دانشگاهی و شیوه جدید تولید دانش را از همدیگر تفکیک می کند.شیوه تولید دانشگاهی را می توان بر اساس ایده های رابرت مرتون توضیح داد. الگوی مرتونی علم را فعالیتی مستقل از سایر نهادهای اجتماعی می داند و ساختار هنجاری نهاد علم را حاصل عملکرد فعالیت های مستقل دانشمندان می داند.گیبونز و همکاران او از یک چرخش کلی در شیوه جست و جو و تولید دانش سخن می گویند. مهم ترین ویژگی شیوه جدید تولید دانش باز شدن علم بر روی تأثیرات سایر نهادهای اجتماعی است.
این مقاله پس از توضیح دو الگوی نظری مرتونی و گیبونزی به بررسی ارتباط آن ها با هنجارهای راهبردی و فرهنگی جامعه وسیع تر می پردازد. فرضیه اساسی مقاله این است که الگوهای نظری پیش گفت تا حدی بیانگر واقعیت و تا حدی انعکاس سوگیری های هنجاری و ایدئولوژیک اجتماع علمی در دو دوره مختلف قبل و پس از پایان جنگ سرد می باشد و استحاله نظری اخیر در جامعه شناسی علم و پیدایش الگوی تبیینی ((شیوه جدید تولید دانش)) با استحاله هنجاری جامعه علمی تقارن و توازی دارد.
آخرین بخش مقاله به کاوش پیرامون نسبت ما با علم دانشگاهی و شیوه جدید تولید دانش می پردازد و این سؤال را مطرح می کند که شرایط علم در ایران را با کمک این دو الگو چگونه می توان توضیح داد و چه آموزه هایی را می توان از آن ها برای بهبود این شرایط استنتاج کرد.
خلاصه ماشینی:
این مقاله پس از توضیح دو الگوی نظری مرتونی و گیبونزی به بررسی ارتباط آنها با هنجارهای راهبردی و فرهنگی جامعه وسیعتر میپردازد و فرضیه اساسی مقاله این است که الگوهای نظری پیش گفت تا حدی بیانگر واقعیت و تا حدی انعکاس سوگیریهای هنجاری و ایدئولوژیک اجتماع علمی در دو دوره مختلف قبل و پس از پایان جنگ سرد میباشد و استحاله نظری اخیر در جامعهشناسی علم و پیدایش الگوی تبیینی«شیوه جدید تولید دانش» با استحاله هنجاری جامعه علمی تقارن و توازی دارد.
در شکلگیری شیوه ملی، وابستگی علم به زمینه بومی و ملی نیز از اهمیت زیادی برخوردار است و این امر به نوبه خود موارد زیر را در بر میگیرد: -پژوهش علمی به نفع چارچوب اجتماعی-اقتصادی کشورها، -تلاش برای بومی کردن نهادهای علمی، -انجام داد تحقیقات توسط پژوهشگران و شهروندان بومی و ترویج اجتماعات علمی ملی، -تعیین موضوعات تحقیق و اولویتهای پژوهشی از درون فرایند تصمیمگیری کشور.
به نظر وی هرچند اقتصادهای ملی در فرایند جهانی شدن وابستگی متقابل بیشتری پیدا میکنند و دانش فنی مالکیت مشترک یک اجتماع فنی با گستره جهانی میشود، با وجود این مفهوم ملت-دولت هنوز به عنوان یک مفهوم سیاسی غالب باقی مانده است که برای تضمین تولید و بهرهبرداری از نوآوری در محدوده مرزهای خود مبارزه میکند.
در شرایط جنگ سرد الگوی مرتونی متأثر از حرفهگرایی و ایدئولوژی استقلال نهاد علم شیوه دانشگاهی تولید دانش را به عنوان معیار ارزیابی و بیان اخلاقیات و فرهنگ علمی اهمیت میدهد و پس از پایان جنگ سرد و متعاقب توسعه تکنولوژیهای اطلاعات و ارتباطات و جهانی شدن اقتصادها و بازارها الگوی سیاستگذاری علم و فناوری متأثر از شرایط جدید ایدئولوژیک و راهبردی تغییر مییابد و بر شیوه صنعتی دانش تأکید میشود.