چکیده:
یکی از مهمترین ابعاد ساختار صنعتی، تمرکز صنعتی است. در این راستا، برای تعیین تمرکز در صنایع ایران از سال 79 تا 84، از شاخص نسبت تمرکز پنج بنگاهی بر حسب متغیرهای ارزش فروش، تولید، ارزش افزوده و اشتغال استفاده شده است. یافتههای تحقیق حاکی از همبستگی بسیار بالا در میان نسبت تمرکز فروش، اشتغال، ارزش افزوده و ارزش تولید بوده است: همبستگی بین نسبت تمرکز فروش و تولید، حدود 0.9983، فروش با ارزش افزوده 0.9611، تولید و ارزش افزوده حدود 0.9617 بهدست آمده است. با توجه به نتایج حاصل و در صورت دسترسی به دادهها، استفاده از نسبت تمرکز ارزش افزوده ترجیح داده میشود. با وجود کاهش تمرکز صنعتی، تمرکز در بیشتر صنایع، بالا بوده است و صنایع ایران در سال 1384 همچنان ساختار انحصاری داشتهاند. این در حالی است که بر اساس متغیر اشتغال، به نظر میرسد بیشتر صنایع بهصورت رقابتی اداره میشوند. در بیشتر سالهای مورد بررسی، صنایع «تولید محصولات از توتون و تنباکو ـ سیگار» و صنعت «بازیافت ضایعات و خردههای فلزی و غیرفلزی»، «صنایع تولید زغال کک، پالایشگاههای نفت و سوختهای هستهای» و «تولید وسایل نقلیهی موتوری و تریلر و نیم تریلر» دارای نسبت تمرکز بالای 70 درصد بودهاند، این در حالی است که صنعت منسوجات، غیرمتمرکزترین صنعت بر حسب هر چهار متغیر (فروش، تولید، اشتغال و ارزش افزوده) بوده است
One of the most important dimention of the industrial structure is the concentration. In order to determine concentration in Iranian industries from 2000 to 2005، the 5-firm concentration ratio is used in terms of sale value، production، value added and employment variables. The results indicate high correlation among concentration ratios in terms of sale، employment، value added and production value: the correlation between sale concentration ratio and that of production has been about 0.9983، sale and value added 0.9611، and between production and value added about 0.9617. Concerning the results، and avalilability of the data، application of the value added concentration ratio is preferred. Despite reduction in industrial concentration، the concentration in most of industries in Iran has been high and display monopolistic structure. Although this is the case in terms of value added concentration ratio، using employment CR reflect that most industries are run in a state of competition. In most of the years durig research period، manufacture of tobacco products، recycling، manufacture of coke، refined petroleum products and nuclear fuel، and manufacture of motor vehicles، trailers and semi-trailers have had concentration ratio of over 70 percent. This has been the case while Texciles industry has been less concentrated industry in terms of all four variables (sale، production، employment and value added).
خلاصه ماشینی:
"در بیشتر سالهای مورد بررسی،صنایع«تولید محصولات از توتون و تنباکو-سیگار»و صنعت«بازیافت ضایعات و خردههای فلزی و غیر فلزی»،«صنایع تولید زغال کک،پالایشگاههای نفت و سوختهای هستهای»و«تولید وسایل نقلیهی موتوری و تریلر و نیم تریلر»دارای نسبت تمرکز بالای 70 درصد بودهاند،این در حالی است که صنعت منسوجات،غیر متمرکزترین صنعت بر حسب هر چهار متغیر(فروش،تولید،اشتغال و ارزش افزوده)بوده است.
در این راستا،برای ارزیابی ساختار صنایع ایران،از نسبت تمرکز 5 بنگاه برتر بر حسب ارزش فروش،ارزش تولید،ارزش افزوده و اشتغال برای سالهای 79 تا 84 استفاده شده است.
4-ساختار صنایع و همبستگی بین متغیرهای اندازهگیری تمرکز در این پژوهش نسبت تمرکز 5 بنگاهی بر حسب ارزش افزوده،ارزش تولید،اشتغال و ارزش افزوده برای سالهای 79 تا 84 به دست آمده و نتایج در جدول 2 خلاصه شده است.
بالاترین نسبت تمرکز بر حسب ارزش افزوده از سال 79 تا 81،مربوط به صنعت «صنایع تولید زغال کک،پالایشگاههای نفت و سوختهای هستهای»بوده و این روند در سالهای بعد به ترتیب در صنایع«تولید سایر وسایل حملونقل»،«تولید فلزات اساسی»،«بازیافت ضایعات و خردههای فلزی و غیر فلزی»رخ داده است.
در (1)-نسبت تمرکز ارزش تولید همین روند را نشان میدهد،اما نسبت تمرکز اشتغال نشان میدهد که بیشتر صنایع ایران به صورت رقابتی اداره میشوند(به جدول 2 توجه کنید):این تفاوت ممکن است ناشی از آن باشد که اگر فناوری مورد استفاده در بنگاههای بزرگ هرصنعت،سرمایهبر باشد،میزان تمرکز در آن صنعت بر حسب متغیر فروش،تولید یا ارزش افزوده،بزرگتر از تمرکز بر حسب اشتغال خواهد بود."