چکیده:
ثبات اقتصادی، از جمله اهداف اصلی دولت در حیطهی اقتصاد است. یکی از عوامل مخرب و نابودکنندهی بازارهای مالی، حباب های قیمتی می باشد. حباب از نوعی انتظار سرچشمه میگیرد بنابراین تشکیل حباب در بازارها را می توان نتیجه ی رفتار سرمایه گذاران دانست، زیرا قیمت های بازار عمدتا بازتاب انتظارات سرمایه گذاران از پیش بینی آینده ی بنگاه ها هستند. تحقیق پیش رو درنظر دارد وجود حباب های عقلایی را با درنظر گرفتن یکی از محدودیتهای آربیتراژ، ریسک معامله گران اختلال زا و با فرض انتظارات عقلایی? در بورس اوراق بهادار تهران مورد بررسی قرار دهد. برای رسیدن به این هدف، با استفاده از روش دادههای ترکیبی ((Panel Data و روش خودرگرسیونی با وقفه های توزیعی(ARDL) طی دوره زمانی فروردین سال 1379 تا آبان ماه 1387، مدل های مورد نیاز تخمین زده شده اند. برطبق نتایج? حتی با وجود آربیتراژ کنندگان عقلایی، معامله گران اختلال زا در انحراف قیمت ها از عوامل بنیادی تاثیر قابل توجهی داشته اند. نتایج براهمیت تورم و ضریب قیمت-سود سهام هنگام ارزیابی ریسک سرمایه گذاری، تاکید می کنند.
Economic stabilization is one of the main government objectives in the economy. One of the most destructive and devastating factors that could damage financial markets، are price bubble formations. Thus، bubble creation in stock markets can be considered as a result of investor behaviors، because the market prices mainly reflect investor expectations from firm’s future perspectives.
The aim of this paper is to study rational bubbles with the consideration of one of the limitations of arbitrage، Noise Trader Risk، by focusing on rational expectations in the Tehran Stock Exchange. To achieve this aim، by using Panel Data and ARDL approaches، from 2000M3 to 2008M10 appropriate models are estimated. Results indicate that during the underlying period، even with dominance of rational arbitrageur; noise traders have a significant impact in the formation of bubbles. The results emphasize the importance of inflation and price-dividend ratio when assessing investment risk.
خلاصه ماشینی:
"یک دیدگاه مورد توجه،رویکرد معاملهگران اختلالزای شلیفر1(2000)،میباشد که در آن قیمت،دو مؤلفه ارزش بنیادی مطابق رابطهی(1)و مؤلفه غیر بنیادی، احساسات بازار،را همانند رابطهی زیر دارد: (5)(به تصویر صفحه مراجعه شود) که tSM مؤلفه احساسات بازار میباشد،که دو ویژگی،یعنی زمانی که ساختار بازار به گونهای است که انحرافات کوچک از تعادل ناهمبسته هستند،و ویژگی معاملهگران اختلالزا که در آن نوعی عدم تقارن بین رژیمهای افزایش و کاهش قیمتها به وجود میآید،را شامل میشود.
(به تصویر صفحه مراجعه شود) منبع:گزارشهای آماری ماهانه بورس اوراق بهادار تهران نمودار 1-شاخص کل قیمت سهام )PS( و شاخص بازدهی نقدی سهام )DS( 5-تصریح مدل هدف اصلی در این تحقیق،مطالعهی حباب قیمتگذاری از نظر اقتصادی و ارتباط آن با تورم است.
به طور خلاصه،فرض میشود که در رژیم اول(رژیم حباب)تغییرات در لگاریتم قیمت سهام، ؟؟؟،مستقل از عوامل بنیادی،اما وابسته به تورم،؟؟؟،است،یعنی: (6)(به تصویر صفحه مراجعه شود) اگرچه در این مدل نرخ رشد حقیقی سود سهام به تورم بستگی معناداری ندارد، شیلر(1997)گرایش عمومی به تورم را با استفاده از یک روش تحقیقی مورد بررسی قرار داد.
در این تحقیق،تعاملات رفتاری دو گروه از سرمایهگذاران شامل آربیتراژکنندگان و معاملهگران اختلالزا،در نظر گرفته شده و تأثیرگذاری رفتار آنها برانحراف قیمتها، شکلگیری و باقی ماندن حباب در بورس اوراق بهادار تهران در قالب دو رژیم تصحیح خطا و رژیم حباب،مورد بررسی قرار گرفته است.
به علت غیر عقلایی بودن رفتار معاملهگران اختلالزا در کوتاهمدت و از آن جایی که ضریب قیمت دورهی گذشتهی سهام کوچکتر از یک میباشد(مدل حباب)،قیمت سهام تقریبا غیر قابل پیشبینی بوده و در نتیجه روش آسان و سریع برای دست یافتن به سود بالا با ریسک پایین در بازار سهام وجود ندارد."