چکیده:
در این جستار تأثیری را که برخی از آرای فلسفی صدرا بر برداشتهای او از آیات قرآن داشته است، نقد و بررسی میکنیم. به این منظور کلیۀ کتابهای فلسفی و تفسیری وی را مطالعه و مواردی را که او تحت تأثیر آرای فلسفی مذکور مفاهیمی غیر از معانی ظاهری برداشت کرده است، جمعآوری کردهایم. سپس با توجه به سایر آیات، روایات، قرائن عقلی و لفظی و شأن نزول آیات صحت و سقم برداشتهای ایشان را معین میکنیم. در آخر نیز به این نتیجه میرسیم که هیچ یک از سیزده برداشت صدرا از آیات قرآن صحیح نیست.
خلاصه ماشینی:
"این نظریه که نفوس انسانی در اوایل خلقت از یک نوعاند و در نشاۀ دیگر انواع مختلفی میشوند و به عبارت دیگر، انسان در آخرت جنس برای انواع مختلفی خواهد بود، هرچند از هیچ یک از حکما نقل نشده است، ولی مطلبی است که خداوند به من الهام کرده است و برهان و قرآن آن را تصدیق میکند، چنانکه خداوند میفرماید: و ما کان الناس الا امه واحده فاختلفوا...
نقد و بررسی نخست اینکه، اگر «بحر» به هیولی دلالت کند، ناچار باید به نحو استعاره باشد و استعاره چنانکه قبلا گذشت، به قرینۀ حالیه و یا مقالیه نیاز دارد، در حالی که هیچ قرینهای در این آیه بر استعارۀ یاد شده وجود ندارد.
سوم اینکه، صدرا در مورد علت مسجور بودن دریای هیولی مینویسد: «در باطن هر جسمی آتش فروزان جهنم پنهان است و حال آن که هیچ دلیل عقلی و یا نقلی بر این مطلب وجود ندارد، ولی اگر «بحر» را به معنای ظاهری آن حلم کنیم، دریای برافروخته به یکی از نشانههای مهم قیامت اشاره خواهد داشت که آیۀ 6 سورۀ تکویر (و در آن هنگام که دریاها برافروخته شوند) به آن دلالت دارد و روایات وارد در تفسیر آیۀ مورد بحث (نک.
چهارم اینکه، اگر منظور از آسمان «مغز» و مراد از زمین «معده و یا کبد» باشد، هیچ ارتباطی بین اموری که به آنها سوگند خورده شده و مطلبی که برای تأکید بر آن سوگند یاد شده است یعنی معاد، وجود ندارد؛ حال آن که طبق معنای ظاهری آیات، مناسبت این دو سوگند با مسئلۀ معاد بر کسی پوشیده نیست (نک."