چکیده:
امروزه بیشتر سازما نها و بویژه مراکز آموزشی و پژوهشی، رمز موفقیت و ادامه حیات خود را
در گرو سرمای ههای فکری خود و میزان خلاقیت و نوآور یهای آنان م یدانند. مدیریت دانش در
حال حاضر ب ه عنو ان یک نیاز استراتژیک سازما نها محسوب شده که م یتواند توانایی تبدیل داده
به اطلاعات و اطلاعات را به دانش برای این سازما نها فراهم نماید. این مقاله که با روش کتابخان های
و با هدف بررسی مدیریت دانش در مرکز آموزشی زنان پلیس به منظور پاسخ دادن به سئوالات زیر
انجام شده است : الف- وضعیت مجتمع آموزشی زنان پلیس از نظر دانش صریح سازمانی، چگونه
است؟ ب- برای تبدیل داده ها، اطلاعات و دانش صریح موجود به دانش جدید و نو در راستای
ماموری تهای سازمانی محوله، چه اقداماتی صورت گرفته است؟
روش پژوهش مورد استفاده، توصیفی و ابزار گردآوری داد ههانیز فیش برداری بوده است.
که ضمن بهره گیری از مفاهیم نظری و مد لهای مدیریت دانش در تحلیل داده ها، به این نتیجه
م یرسیم که پلیس زن به منظور ارتقاء علمی و عملی خود در کوتاه مدت، راهی جزء تمسک
جستن از مدیریت دانش گزین های پیش رو نخواهد داشت. در پایان نیز پیشنهادهایی به منظور
هر چه اجرای یتر شدن مدیریت دانش در پلیس زن از قبیل: هدایت محققین در دسترسی به
اطلاعات واقعی مورد نیازشان، مشخص ساختن نیازهای واقعی سازمان از بین نیازهای کاذب و
غیرضروری برای پژوهشگران، تلاش در راستای تلفیق دانش صریح و دانش ضمنی نیروهای علمی
سازمان برای خلق دانش جدید ارایه شده است که تحقق این موارد نیازمند اقداماتی از قبیل: اصلاح
فرهنگ سازمانی، تعهد مدیریت و کارکنان سازمان، آموزش کارکنان و تشویق آنان، ایجاد بسترهای
سازمانی مناسب در ابعاد سخت افزاری و نر مافزاری و... با توجه به مدیریت دانش است.
خلاصه ماشینی:
"اجرای مدیریت دانش نیازمند عوامل ذیل است: *درک و پذیرش ارزش اطلاعات و دانش به عنوان یک ابزار راهبردی؛ *وجود گروه مدیریتی قوی که نسبت به اجرای مدیریت دانش وفادار باشند؛ *ایجاد و گسترش فرهنگ پذیرش تغییرات در مراکز آموزشی و سازمان مربوطه؛ *استفاده از شیوههای انگیزشی مناسب(درونی و بیرونی)به منظور بهبود مستمر عملکرددر اعضاء؛ *تمایل به مشارکتجویی اعضاء در فرآیند دانشگاهی؛ *اعتقاد به اینکه اعضاء از تواناییهای بالقوه خویش بهطور کامل بهرهبرداری نمیکنند؛ *پذیرش و القای یک فرهنگ باز مبتنی بر تسهیم دانش و اطلاعات در مرکز آموزش عالی(کالین،1999).
نتیجهگیری با توجه به اینکه پلیس زن(به شکل کنونی آن)به مدت دو دهه در کشور عملا فعالیت نداشتهاست،فعالیتهای انجام شده اگرچه قابل تقدیرند،اما برای اجرای بهینه مدیریت دانش دراین مجتمع آموزشی و در کل در پلیس زن،کافی نیست،چرا که در مرحله اول،مدیریت دانشروی منابع دانش متمرکز است و این نیرو با توجه به ماموریتهای ویژه خود،هنوز از دادهو اطلاعات کافی غنی نیست و در بیشتر زمینهها،پژوهشگران شامل استادان و دانشجویانبا محدودیت منابع و داده مواجهاند.
در مرحله چهارم،نیاز به محیط و بستر سازمانی و فرهنگی است تا بتواند مدیریت دانشرا در این پلیس به نحو احسن اجرا کرد بدین معنا که باید دانشجویان و دیگر پژوهشگرانو کارکنان را تشویق و ترغیب کرد تا با استفاده از دانش موجود و توجه به مأموریتها ونیازمندیهای این نیرو،کارهای پژوهشی مناسب و کاربردی بیشتری انجام دهند تا علاوه برارتقاء محیط دانشی این نیرو،دانش ضمنی خود را نیز در قالب طرحها،خلاقیتها و نوآوریها دراختیار سازمان گذاشته و ضمن ثبت و ذخیرهسازی،آن را با دیگران تسهیم نمایند."