چکیده:
استرس های شغلی ممکن است به اعضای خانواده منتقل شوند و به ویژه در مشاغل پر استرسی چون کار پلیسی، امکان تبدیل آنها به یک مشکل وجود دارد. البته مطالب کمی در مورد تجارب زنان پلیس و خانواده هایشان در این زمینه دردست است.
درمطالعه ای که سال 1998 از هزار و هشتاد و یک زن پلیس انجام گرفت، سطوح استرس شغلی، سطوح و منابع حمایت اجتماعی و نتایج آنها مانند تحلیل رفتگی احساسی و استرس منفی خانوادگی مورد تحقیق قرار گرفت. این مقاله تجارب زنانی را که دارای همسران پلیس هستند و آنهایی را که دارای همسران پلیس نیستند، مورد بررسی قرار می دهد.
در این مطالعه سطح حمایت همسر، اثر استرس شغلی روی حمایت همسر، تحلیل رفتگی احساسی، همبستگی و تعارض خانوادگی مورد مقایسه قرار گرفته اند.
Vocational stress may be transferred to the members of the person’s
family/The problem may get specially significant when the job is
of a kind which is, like police, work full of stress. However, little
literature exists on the policewomen and their family's experiences
in this regard.
A study on 1081 police women in 1998 analyzed vocalional stress
levels, social support sources, and affection erosion of their families.
The present paper studies the experiences of women married to
policemen and those who are not.
Variables such as spouse support, effects of vocational stress on
the spouse support, affection erosion, and family conflicts are
compared in this paper.
خلاصه ماشینی:
"IB} کلیدواژهها: {VKاسترس،زنان پلیس،حمایت،استرس شغلی،خانوادهVK} (*)(عضو هیئت علمی دانشگاه علوم انتظامی &%00722ZOPG007G% استرسهای شغلی ممکن است به اعضای خانواده منتقل شوند و به ویژه در مشاغل پراسترسی چون کار پلیس امکان تبدیل آنها به یک مشکل وجود دارد(تامپسون،کرک-براونو براون،1999).
بیشتر تحقیقات انجام شده در این دسته فرعی شغلی بر روی مأموران مرد متمرکزشده است،هرچند زنان پلیس ممکن است از لحاظ کیفی،منابع متفاوتی از استرس را نسبتبه مردان تجریه کنند(براون و فیلدینگ،1993،تامپسون،کرک-براون و براوان،1999).
در این مقاله،روابط بین استرس شغلی و اثر آن روی حمایت دریافت شده همسر و نیزنتایجی مانند استرس منفی خانوادگی و تحلیلرفتگی احساسی در زنان پلیس بررسیمیشود.
ما تمایل داشتیم که یک مدل از اثر منابع حمایتهای اجتماعی(به ویژه حمایت همسر)را روی تحلیلرفتگی احساسی و استرس منفی خانوادگی(تعارض خانوادگی و پیوستگیخانوادگی)برای زنان دارای همسران شاغل در پلیس و همسران غیرپلیس آزمایش کنیم.
همچنین تمایل داشتیم آزمایش کنیم که آیا فشارزاهای کاری بار مسئولیت و ابهام دروظایف به شکلهای متفاوتی روی سطوح تحلیلرفتگی احساسی این دو گروه از زنان اثرمیگذارند.
در مورد زنان دارای همسران پلیس نیز حمایت از هریک از سه منبع(همسر،سرپرستان و همکاران)بهطور قابل توجهی با سطوح پایینتر تحلیلرفتگی احساسی مرتبطبودند.
برای هر دو گروه زنان،منابع حمایتی بهطور مثبت و قابل توجهی با سطوحپیوستگی خانوادگی زنان دارای همسر پلیس؛ 001/0<P14/98-(3/145)F و زنانی که همسرانشان پلیس نبودند؛ /001<P10/68-(3/134)F مرتبط بود.
درصورتی که زنانی که همسرانشان پلیس نیستند،فقط از حمایت سرپرستان استفادهمیبرند و این نشان میدهد که داشتن یک همسر که درک مشترکی از برخی مشکلاتمرتبط با شغل پلیسی داشته باشد،میتواند نتایج احساسی منفی آمیخته با چنین کاریرا کاهش دهد."