چکیده:
هدف از این پژوهش تاثیر شناخت درمانی فردی در کاهش میزان افسردگی و افزایش رضایت زناشویی در زوجین مراجعه کننده به مرکز مشاوره ی خانواده و مداخله در مجتمع بهزیستی فیاض بخش شهر اهواز بود. در این پژوهش 20 زوج زن و مرد از بین زوجین مراجعه کننده به مرکز مشاوره ی یاد شده به صورت تصادفی ساده برگزیده شدند. سپس آن ها به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل واگذار شدند. پیش از انجام مداخله ی آزمایشی (شناخت درمانی)، میزان افسردگی و رضایت زناشویی زوجین در گروههای آزمایش و کنترل اندازه گیری شد. در مرحله ی سپس، گروه آزمایش هشت جلسه مورد درمان شناخت درمانی فردی قرار گرفتند. هم چنین، زوجین گروه آزمایش و کنترل دو هفته پس از پایان آخرین جلسه ی درمانی دوباره از لحاظ میزان افسردگی و رضایت زناشویی (پس آزمون) مورد سنجش قرار گرفتند. نتایج t-test نشان داد که بین زوجین مورد آموزش شناخت درمانی فردی (گروه آزمایش) و زوجین بدون مداخله ی شناخت درمانی فردی (گروه کنترل) از لحاظ میزان افسردگی و رضایت زناشویی تفاوت معنادار وجود دارد (کاهش میزان افسردگی و افزایش رضایت زناشویی در زوجین مداخله شناخت درمانی). بر اساس یافته ها می توان نتیجه گیری کرد که روان شناسان و مشاوران خانواده می توانند از روش شناخت درمانی برای کاهش افسردگی و افزایش رضایت زناشویی زوجین استفاده کنند.
The purpose of this research was impact of cognitive therapy on
decreasing depression, and increasing marital satisfaction in couples
referring to family counseling, and crisis center of Ahvaz Fiazbakhse.
Method: Participations of these study 20 couples were consisted that of
between referring of counseling and crisis center Ahvaz Fiazbakhse
randomly were selected. The participants randomly were assigned in
experimental and control groups. The period of cognitive treatment was
eight sessions. Results: Findings showed that there are significant
different between couples under cognitive treatment (experimental
group) and non-treatment (control group) about decrease of depression
symptoms, increase of marital satisfaction. Conclusion: According to
findings obtained can be mentioned that CT to affect couples depression,
and marital satisfaction (primary variable decrease, and secondary
increase).
خلاصه ماشینی:
"1 -Group Cognitive Behavior Therapy 2 - Oei, Bullbeck & Campbell 3 -Rush, Kovacs & Hollon 4 -Rupke, Bleck & Renfrow 5 -placebo 6 -Murphy, Simons Wetzel & Lustman 7 -Dobson 8 -DeRubeis, Gelfand, Tang & Simons 9 -Effect size 10 -Dingle مک درموت، میلر و براون ١ (٢٠٠١) در ٤٥ مطالعه از ٤٨ مطالعه نتیجه گیری کردند که رواندرمانی گروهی در کاهش نشانه های افسردگی موثر است .
پژوهشگران هم چنین ، مشاهده کردند که میزان برافراشتگی افسردگی در زنان با خشونت در ارتباط است (اندریوس ٦ و براون، ١٩٩٨) و زنهایی که 1 -McDermut, Miller & Brown 2-Beach, Sandeen & O'Leary 3 -Fincham & Katz 4 -Wan, Jaccard & Remey 5 Hautzinger, Linden & Hoffman 6 -Andrews در ازدواجشان به لحاظ فیزیکی مورد اذیت و آزار قرار گرفته اند، رضایت زناشویی پایین تری را گزارش دادند (کاسکاردی، لارنس و شلی ١، ١٩٩٥).
در مطالعه ای دیگر 1 -Wells, Stewart, et al 2 -Martin, Blum & Roman 3 -Vivian 4 -Fincham & Bradbury 5 -Karney, et al 6 - Foley, Rounsaville, Weissman, Sholomaskas & Chevron 7 Jacobson, Fruzzetti, Schmaling & Salusky امانوئلز- زاروین و امیل کمپ ١ (١٩٩٦) با استفاده از دو روش درمان شناختی - رفتاری فردی و درمان زناشویی متمرکز بر ارتباط در مورد ٢٧ بیمار افسردهی غیربیمارستانی مشاهده کردند که هر دو درمان منجر به کاهش معناداری در نشانه های افسردگی در شرکت کنندگان می شوند."