چکیده:
هرکسی از خانواده ی خویش قضاوتی در ذهن دارد که عواطف و هیجانات گوناگونی را در دنیای درونی او برمیانگیزد. براساس مدل فرایند و محتوای خانواده فرد به هنگام چنین ارزیابیهایی، زندگی خانوادگی خویش را در سه جنبه ی بافت اجتماعی خانواده، محتوای خانواده و فرایند خانواده مورد توجه قرار میدهد. این پژوهش در پی یافتن پاسخی برای این پرسش بود که آیا ادراک نوجوان از محتوا و فرایندهای خانوادهاش، میتواند اضطراب، افسردگی و استرس او را پیشبینی کند یا نه. نمونهای مشتمل بر 200 نوجوان 15 تا 17 ساله در این پژوهش مشارکت نموده و به پرسشهای مطرح شده در سه فرایند خانواده، محتوای خانواده و مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس پاسخ دادند. نتایج حاکی از آن بود که هر دو بعد خانوادگی مورد بحث، افسردگی این نوجوانها را به گونه ای معنیدار پیشبینی میکردند، اما هیچ یک توان لازم را برای پیشبینی میزان استرس وی بدست نیاوردند. هم چنین، دادههای مطالعه گواه آن است که تنها پیشبین معنیدار اضطراب نوجوانها متغیر فرایندهای خانوادگی است. در نهایت، از میان خردهمقیاسهای فرایند و محتوا، تنها سه عامل تصمیمگیری، هم زمان بودن با هم و تسهیلات تحصیلی جهت پیشبینی این سه هیجان منفی برجستگی معنیداری یافتند.
The purpose of this research was to explore whether the
adolescents' evaluation on her/his family content and family process are
more likely to be associated with her or his anxiety, stress and
depression. Method: The work was conducted on a sample of 200
adolescents ranging in age from 15 to 17 years who completed measures
of Family Content, Family Process, and Depression, Anxiety and Stress
Scale. Results: The results identified family dimensions as two
significant predictors for adolescents' anxiety but, none of them had the
enough ability to predict the rate of stress. Also this data showed that the
family process was the only significant predictor for adolescents' anxiety.
Conclusion: Finally, among the family process and content subscales,
just decision making, time for being together, and educational facilities
were salient in this research.
خلاصه ماشینی:
"1 -Zwaanswijk, Van der Ende, Verhaak, Bensing & Verhulst 2- Saunders, Resnick, Hoberman & Blum 3- Fergusson, Horwood & Lynskey 4- McGee, Feehan, Williams, Partridge, Silva & Kelly 5- Sanderson, Nardo, Rape & Barlow 6- Bögels & Brechman-Toussaint 7- Vulić-Prtorić & Ivana 8- Mahoney, Regan, Katona & Livingston 9- Beiser, Hou, Hyman & Tousignant 10- Repetti, Taylor & Seeman 11- Chorpita با انتخاب چنین ملاکی می توان هر سه سازهی استرس، اضطراب و افسردگی را بر اسـاس میـزان کنترلی که فرد بر محیط پیرامون خود احساس می کند، توصیف کرد (دورند و بالو، ١٩٩٧؛ برگرفتـه از سامانی و جوکار، ١٣٨٦).
نتایج این بررسی نیز نشان داد که از میان محتواهای خانواده تنها بعد "زمان باهم بودن" به گونه ای معنی دار متغیر اضطراب (٠٠٠١>p ، ٣٦٥٢=(١٣١و٧)F) و افسردگی (٠٠٠١>p ، ٤٦٤٦=(١٣٣و٥)F) را پیش بینی می کند (جدول ٥).
نقش جدی این دو بعد پیش از این ، در رابطه با میزان خودگسستگی ١ نوجوانان (صادقزاده، ١٣٨٥)، جهت گیریهای هدف (زارع و سامانی ، ٢٠٠٨)، انگیزش پیشرفت ایشان (صالحی ، ١٣٨٨)، ادراک آنها از کیفیت زندگی (رحیمی و سامانی ، ٢٠٠٨) و نوع الگوهایی ارتباطی که بکار می گیرند (بهبهانی ، ١٣٨٨)، مورد تایید قرار گرفته است ، اما چنان که از یافته های این پژوهش برمی آید، میزان افسردگی نوجوان نیز از راه چگونگی ارزیابی 1- Self-Discrepancy وی از فرایند و محتوای خانواده قابل پیش بینی است ."