چکیده:
کلود کائن، نویسنده این بخش از مدخل مفصل حرب (جنگ) در دائرةالمعارف اسلام، که
بخشهای دیگر آن به جنگ در ایران، عثمانی، هند، و مصر دوره ممالیک اختصاص یافته و با شمار
زیادی ازمقالات مرتبط نظیر جهاد، جیش، حصار، دارالحرب، باروت و جز آنها تکمیل میشود، به فن
و هنر جنگ در عهد خلافت اسلامی (از آغاز تا پایان قرن هفتم هجری) پرداخته است. او ضمن بررسی
اجمالی تأثیرات ادبیات مربوط به هنر جنگ در تمدنهای پیش از اسلام نظیر ایران، یونان و هند و انتقال
تجربیات این تمدنها به جهان اسلام، از عناصر مختلف مقوم ساختار یک جنگ کلاسیک، نظیر
اعلان جنگ، بسیج و تجهیز نیروها (آماد)، فرماندهی، جاسوسی و ضد جاسوسی، مسأله تأمین روحیه
جنگی، سازمان رزم، تسلیحات، تدارکات، پشتیبانی و لجستیک، مسائل سوق الجیشی، نحوه استقرار
نیروها در اردوگاه و تأمین و مراقبت، نظامهای تهاجم و دفاع (آفند و پدافند)، ضد حمله (پاتک)،
کمین، محاصره، عقب نشینی تاکتیکی، غنایم و نحوه تقسیم آن، فتحنامهها و جشنهای پیروزی، نحوه
برخورد با اسیران، همچنین متارکه جنگ و انعقاد قرارداد آتش بس، و سرانجام شیوه جنگهای نامنظم
سخن گفته است.
خلاصه ماشینی:
"به علاوه او باید همواره از وضعیت کلی حکومت متخاصم یا دولتی که تقریبا چنین است، منافع مادی آنان و وضعیت روحیه آنها مطلع باشد چرا که ممکن است بتواند با عناصر ناراضی بویژه در درون خود سپاه دشمن ارتباط برقرار سازد.
هنگامی که تصمیم بر نبرد گرفته میشد نیروهای لازم فرا خوانده میشدند، سلاحها را میان افراد تقسیم میکردند (علاوه بر سلاحهای شخصی که همیشه همراه سربازان بود) و اگر شخص امیر خود فرماندهی سپاه را بر عهده نداشت دستور کار برای سپاهیان معین و مقرر میشد.
هنگامی که نبرد نزدیک میشد این نکته حائز اهمیت بود که زمین محل جنگ به گونهای انتخاب شود که حتی الامکان از گزند آفتاب و باد و از خطر سیل در امان باشد، و اگر دشمن بر گریزگاهها تسلط داشت بایستی موقعیتهای بالاتری توسط نیروهای خودی اشغال میشد.
9 یک جنگ بویژه زمانی که محاصره انجام نمیشد ندرتا مدت زمان درازی به طول میانجامید و به ندرت بیشتر از چند هزار نیروی جنگاور واقعی در آن درگیر میشدند حتی اگر چه کل نیروهای سپاه حکومت مورد بحث به بیش از چنین شماری بالغ میشد.
ممکن بود اتفاق بیفتد که وقتی هر یک از دو سپاه رقیب، قادر به جنگیدن در زمین حریف نبودند نه شکست روی دهد و نه پیروزی حاصل آید: به عنوان مثال پیاده نظام سلسله موحدون نمیتوانستند در دشت به سوارنظام مرابطون حمله کنند، در حالی که به همین ترتیب آنان نیز نمیتوانستند در کوهستان این قوای پیاده را مورد حمله قرار دهند."