چکیده:
یکی از ویژگیهای عمده ایران در آغاز فرمانروایی ساسانیان، اتحاد و همکاری نزدیکی بود که میان دین و دولت جهت حفظ یگانگی در کشور و تحکیم پایه های حاکمیت ساسانیان پدید آمده بود. در این روزگار رهبری مذهبی کشور به یک روحانی برجسته ای رسید که در طول سده ی سوم در بسیاری از جریانات سیاسی و دینی کشور دخالت عمده ای داشت. کرتیر در این زمان نه تنها فرمانروایی مذهبی کشور را در اختیار گرفت، بلکه حتی به عنوان عامل اصلی سیاست گذاری های دولت نظر خود را در سیاست دینی به شاهنشاه تحمیل کرد. در این پژوهش بر اساس رویکرد تحلیلی و توصیفی؛ بنا به اهمیتی که کرتیر در تثبی آیین زرتشت به عنوان دین رسمی شاهنشاهی، تحکیم قدرت سیاسی و مذهبی روحانیان زرتشتی و نیز در تثبیت پایه های حکومت ساسانی در سدهی سوم میلادی داشت؛ سعی شده تا اندیشه های دینی سیاسی کرتیر مورد بررسی و مطالعه قرار گیرد و اصولا کرتیر در برآمدن ساختار دین رسمی ساسانیان « آنتونیو گرامشی » به این نتیجه میرسد که بر اساس نظریه هژمونی سیاسی و تعیقب گروه های مخالف با دستگاه زرتشتی رسمی، از عملکرد سیاسی تنش هژمونی یا کسب اقتدار از دو رویکرد کسب قدرت سیاسی و ایجاد دستگاه مشروعیت، نقش اساسی ایفا نموده است.
one of the most important characteristics of the beginning period of the Sassanid dynasty was
the integration of secular and religious power. This integration had two functions: preserving of
unity throughout the country and of the dominance of the Sassanian rulers. Not only as a very
powerful religious leader but also as an extremely influential person who interfered in
policy=making, Kartir played a significant role in 3rd century of Iran’s history. By a descriptiveanalytic
method, this paper aims to study the aspects of his importance. Aspects such as
strengthening Zoroastrian as the formal religion of the country, fortifying of the power and
dominance of the Sassanids and increasing of the clerics power in the society. In view of
AntoioGramsci’s theory of political Hegemony, Kartir plays a great role in gaining the political
power and founding a legitimacy power.
خلاصه ماشینی:
"5 از دو سند فوق الذکر روشن می شود که جماعات مذهبی در آغاز شاهنشاهی ساسانی دو دورۀ متفاوتی را تجربه کرده اند؛ دوره ای قرین صلح و آرامش در اوایل کار ساسانیان؛ سپس دوره ای همراه با تعقیب و آزار در روزگار شهریاری بهرام یکم (مانویان) و بهویژه بهرام دوم (همه ی ادیان نازرتشتی) به دلیل سیاست دینی کرتیر؛ در حالی که کیش مزدایی در امپراتوری تحت حمایت کرتیر یوزف ویسهوفر، ایران باستان، ترجمه مرتضی ثاقب فر (تهران: ققنوس، 1377)، ص 245.
با این اوصاف می توان عقیده داشت که در کشور یک دین دولتی برقرار گردید که در دفاع از آن هم دستگاه دولتی از خود جدیت و تلاش نشان می داد و هم دستگاه دینی زرتشتی ـ که در طی سلطنت نخستین شاهان ساسانی پایه های آن گذاشته شده و در این زمان تبدیل به نظامی منسجم با قدرت سیاسی و دنیوی گردید ـ از خود تعصب و سماجت زیادی نشان می داد.
سیاست دینی کرتیر در مقابله با یهودیان و مسیحیان در روزگار پادشاهی اردشیر یکم و بهویژه شاپور یکم اگر چه آیین زرتشت پایگاه اطمینان بخشی جهت دستگاه دولتی ساسانیان بود و نیاز به برقراری آیین رسمی و واحدی در شاهنشاهی احساس می شد، اما نخستین شاهان ساسانی به منظور حفظ حاکمیت در کشور بهویژه در استان های غربی لوکونین، ص 180.
از مندرجات منابع مختلف از جمله منابع مانوی نیز در مییابیم که آزار عمومی اقلیت های مذهبی که در سنگ نبشته های کرتیر ذکر شده بلافاصله بعد از قتل مانی ـ بسال 276 میلادی ـ آغاز نشده بود بلکه در این میان وقفه ای سه ساله وجود داشته است که مربوط به دورۀ پادشاهی بهرام دوم می شود."