چکیده:
بخش کشاورزی حدود 15 درصد تولید ناخالص داخلی، 25 درصد صادرات غیرنفتی، 20 درصد اشتغال کشور و بیش از 93 درصد غذای کشور و مواد اولیه بسیاری از صنایع کشور را تأمین میکند. از این منظر نقش بخش کشاورزی در ایجاد فرصتهای شغلی، بهبود ضرایب امنیت غذایی، کاهش وابستگی به خارج و ارزآوری ممتاز است. این در حالی است که بخش کشاورزی علیرغم تراز تجاری منفی آن طی سالهای برنامههای سوم و چهارم توسعه از پتانسیلهای قابلتوجهی در تولید و فرآوری محصولات زراعی، باغی و دامی برخوردار است و در صورت تنظیم راهبردهای تجاری مناسب در این بخش میتواند در ارزآوری و بهبود تراز تجاری نیز نقش مثبتی ایفا نماید.
خلاصه ماشینی:
روند مقدار و ارزش صادرات طي برنامه چهارم توسعه (١٣٨٨-١٣٨٤) در طول برنامه چهارم توسعه متوسط قيمت صادراتي محصولات کشاورزي به ازاء هر تن از يک روند نوساني برخوردار بود، به طوري که از ٩٠٨/٢ دلار در سال ١٣٨٤ با يک روند کاهشي به ٧٧٢/٢ دلار در سال ١٣٨٦ کاهش يافت و سپس به ١٢٧٨/٨ دلار در سال ١٣٨٨ افزايش يافت ، با اين حال ميانگين قيمت هر تن محصولات کشاورزي صادر شده در برنامه چهارم توسعه ٩٥٣/٦ دلار بود که نسبت به متوسط آن در برنامه سوم توسعه بيش از ٣٠ درصد افزايش نشان مي دهد.
ارزش و مقدار صادارت بخش کشاورزي در برنامه چهارم توسعه (١٣٨٨-١٣٨٤) (رجوع شود به تصویر صفحه) مأخذ: گمرک جمهوري اسلامي ايران و نتايج تحقيق .
در سال ١٣٨٧ ترکيب تجارت محصولات کشاورزي نامناسب ترين وضعيت را در طول دو برنامه سوم و چهارم توسعه تجربه کرد، به طوري که در اين سال تراز تجاري محصولات کشاورزي و غذايي به حدود ٦ ميليارد دلار کسري مواجه شد و نسبت ارزش صادرات به واردات به ٣٣ درصد رسيد.
اين در حالي است که متوسط جهاني حجم صادرات سالانه محصولات کشاورزي در سال هاي برنامه سوم توسعه (٢٠٠٩-٢٠٠٥) نسبت به سال ها و برنامه چهارم توسعه (٢٠٠٤–٢٠٠٠) معادل ٢٢/٣ درصد افزايش داشته و ارزش سالانه آنها در حدود ١/٧ برابر گرديد که حاکي از بالا بودن نرخ رشد صادرات بخش کشاورزي کشور در مقايسه با متوسط جهاني آن مي باشد.