چکیده:
آیة نور، به دلیل ساختار تمثیلیاش، همواره یکی از پر رمز و رازترین آیات قرآن شناخته شده است. از این رو، عرفای بسیاری سعی کردهاند، ساختار پیچیده و مفاهیم عمیق آن را رمزگشایی کنند. در این موضوع آثار شیخ عزیزالدین محمد نسفی، عارف بزرگ قرن هفتم، از برجستهترین متونی است که میتواند به عنوان منبعی غنی و سودمند ما را در به دست آوردن سیر تأویلی این آیه و رمزگشاییهای فلسفی و صوفیانه آن یاری رساند. نسفی به عنوان یک عارف، علاوه بر اینکه خود وارث تفکر بالندة پیشین است؛ با خلق نگرشی عمیق و جدید و نیز نگاهی تازه و بدیع به بررسی مفاهیم آیة نور پرداخته است. او در این راه، سنت فکری قرون گذشته را به تحولات گسترده قرن هفتم پیوند میزند. ثمرة این پیوند، شکلگیری نگاهی نو، به تمثیلات و ساختار پیچیدة آیة نور است. نسفی در این مقوله هم از روش فلاسفه مشایی در استدلال و تعلیل استفاده کرده است و هم از میراث گرانبهای فلاسفه اشراقی در تأویل و تحلیل. ضمن آن که وی در این راه از دریافتهای عارفانه در تفسیر آیه نیز بهره کامل برده است. در این مقاله کوشش شده علاوه بر تحلیل تأویلات نسفی از آیة نور، شباهتها، تفاوتها و نوآوریهای وی در مقایسه با بعضی از حکما و عرفای صاحب نظر مقدم براو نیز مشخص شود.
Due to its allegorical structure، Noor (light) verse is one of the most mysterious verses of the Quran. Because of this، many mystics have tried to decode its complex structure and deep notions. In this regard، the works of Sheikh Aziz-al-Din Mohammad Nasafi –the great mystic of seventh century- are among the most outstanding texts which can help us in interpreting this verse and offering a philosophical and mystical decoding of it. As a mystic، he not only inherits the past flourishing thought، but also investigates the concepts of this verse with an innovative and profound attitude. In this way، he ties the past intellectual tradition with extensive changes of seventh century. As a result، a novel attitude towards the allegories and intricate structure of Noor verse is formed. To do this، Nasafi used the method of Mashaee philosophers for reasoning as well as the precious heritage of illuminationist philosophers for interpreting. He also used mystical revelations for the interpretation of this verse. Analyzing his interpretations of this verse، this article also tries to elucidate similarities and differences between his innovations and earlier famous mystics and thinkers.
خلاصه ماشینی:
غزالی در فصل اول کتاب خود، وجود را مترادف نور گرفته و اعتقاد دارد تمام موجودات به همان میزانی که از وجود بهرهمند هستند، نورانیاند؛ ولی این نور، از شدت ظهور به چشم نمیآید و درک نمیشود (غزالی،11:1364) پس همه مراتب روحی بشر نیز، همان مراتب نوری او هستند؛ یعنی حقیقتی بسیط و در عین حال همانند نور مشکک که آن را به پنج بخش (روح حساس، روح خیالی، روح عقلی، روح فکری، روح قدسی نبوی) تقسیم کرده است (همان،22) میتوان تقسیم بندی او را چنین نشان داد: الله نور السموات و الارض نور علی نور روح قدسی نبوی شجره الزیتونه روح فکری مصباح روح عقلی زجاجه روح خیالی مشکات روح حساس روح قدسی نبوی روح فکری نور = روح انسانی روح عقلی روح خیالی وح حساس نمودار نور و جایگاه آن در اقسام روح انسانی از منظرغزالی نسفی معتقد است، روح هر کس و جسم هر کس یکی است؛ ولی این جسم و روح دارای مراتبی است و هر مرتبه از آن نامی دارد.
در همة تعاریف، نور فی نفسه برای خود ظاهر است و باعث شناخت و بینایی و ظهور اشیاء دیگر می شود2 انسان کامل نور وظلمت روح نباتی روح حیوانی روح انسانی غذا غذا غذا گیاه حیوان انسان نمودار نور و ظلمت از دیدگاه نسفی ولی در بیان نسفی این انسان کامل است که حقیقت نور را به خودش میشناساند.
دربارة دیدگاه عین القضات در موضوع تقابل نور و ظلمت رجوع شود به کتاب خاصیت آینگی، نجیب مایل هروی، تهران: 1374، ص 102 - 110.