چکیده:
در این مقاله عقل نظری و مراتب آن بر اساس دیدگاه ابن سینا و تبیین پیامدهایی برای تعلیم و تربیت بررسی می شود. نتایج حاصل که با استفاده از روش تحلیلی استنباطی انجام شد ضمن آنکه گویای خصایصی برای هر مرتبه عقلی بود، نشان داد که علاوه بر لزوم تعریف دو نوع هدف واسطه ای و غایی برای تعلیم و تربیت، پرورش عقل باید به صورت تدریجی و با توجه به محدوده سنی فرد انجام شود. نظام تعلیم و تربیت نیز باید به گونه ای سازماندهی گردد که به فعلیت هر چه بیشتر استعدادهای بالقوه کمک نماید وتوجه به محیط به عنوان یک عامل مبنایی در رشد عقلانی، جهت دهی صحیح ودقیق فرد در فرایند اکتساب، در نظر گرفتن تفاوت های فردی، فراهم آوردن زمینه های بروز و رشد خلاقیت و ایجاد تنوع در برنامه درسی و محتوای آموزشی به منظور شکوفایی عقل از مشخصه های اصلی این نظام باشد. در بحث روش های تعلیم و تربیت نتایج حاکی از آن بود که روش های اتخاذی ضمن برخورداری از دو ویژگی تطابق با اهداف و محدوده سنی متربی، باید به گونه ای باشند که فرایند گذر از یک مرتبه به مرتبه دیگر را میسر سازد و باعث غنی سازی هر چه بیشتر مراتب عقل گردند. در پایان نیز الگویی برای رشد عقلانی، بر اساس دیدگاه ابن سینا در زمینه عقل و مراتب آن مطرح شد.
خلاصه ماشینی:
با نظر به تأکيد ابن سـينا بـه تعليم و تربيت متناسب با رشد کودک و از آنجا که يک جنبه از رشد همان رشد عقلانـي اسـت مي توان گفت مراحلي که ابن سينا براي عقل بيان ميکند و نگرش او نسبت به ايـن قـوه کـه آن را قوه اي ميداند که حصول و کمال معقولات براي آن به تدريج صـورت مـيگيـرد مـي توانـد پيامدهاي تربيتي زيادي به همراه داشته باشد.
نحـؤە شـکل گيـري ايـن مرتبـه از عقـل بـدين صورت است که با حصول اوليات يا بديهيات در عقل بالملکه ، امکاناتي بـراي دسـتيابي فـرد بـه معرفت حاصل ميگردد به اين معنا که معقولات اوليـه موجـود در عقـل بالملکـه زمينـۀ انديـشه ، استدلال و استنباط را فراهم ميآورد و حس کنجکاوي فرد را به منظور تفکـر در امـور مختلـف برميانگيزد و بدين وسيله فرد ميتواند به کمال ديگري کـه همـان معقـولات ثـاني اسـت دسـت يابد.
بنابراين برمبناي مراحل پيـشنهادي ابـن سـينا براي عقل نظري نميتوان از لحاظ سني زمان معيني را بـراي شـروع و پايـان ايـن مراحـل تعيـين نمود تا بر اساس آن بتوان مراحلي را براي تعليم و تربيت به عنوان يک پيامد تربيتي تعريف کرد به گونه اي که آغاز و پايان مراحل تعليم و تربيت همزمان با شروع و خاتمه مراحـل کمـال عقـل باشددليل اين امر را ميتوان حصول تدريجي بديهيات و به فعليت رسيدن استعدادهاي نهفتـه در زمان هاي مختلف دانست به عنوان مثال حصول اين امـر بـديهي بـراي کـودک کـه بخـاري داغ است يا فروبردن انگشت داخل استکان چايي باعث سـوختگي دسـت مـيشـود در ٦، ٧ مـاهگي براي او حاصل ميگردد، اما حصول امر بديهي ديگر مانند درک هست و نيـست بنـابر پـژوهش هاي انجام شده در نيمۀ دوم سال زندگي کودک اتفاق ميافتـد يـا در مـورد فعليـت اسـتعدادها، فعليت يک قوه ممکن است در سن ٦، ٧ سالگي صورت گيرد مانند نوشتن اما فعليت قـؤە ديگـر درسن ١٠ سالگي مانند انجام عمليات رياضي جذر.