چکیده:
امروزه دولت ها در تمامی نقاط جهان به دلیل تقلیل منابع درآمدزای خویش و مواجهه با بحران های مالی و اقتصادی،حمایت های مالی و اعتباری خود را از کلیه سازمان ها و نهادهای فعال در جامعه به طور اعم و دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی و پژوهشی به طور اخص به شدت کاهش داده اند.دانشگاه ها در چنین شرایطی،ناگزیر از تقویت تعاملات خود با جامعه پیرامون و عقد قرارداد با بخش صنعت و دستگاه های اجرایی کشور،به منظور جبران نقدینگی و هزینه های علمی و تحقیقاتی خویش هستند.جامعه و صنعت،خریدار دانش صرف تولید شده توسط دانشگاه نیست،بلکه کاربست دانش فوق از طریق انجام تحقیقات کاربردی در راستای حل مشکلات و مسائل موجود این دو بخش و در قالب فناوری های جدید و نوظهور را مد نظر دارد.به عبارت دیگر،در حال حاضر بقا و کمال دانشگاه ها و در نگاهی کلان تر،جامعه و کشور،در گرو تحقق فرایند تبدیل دانش به فناوری و سپس ثروت در سطوح دانشگاهی و ملی است.بنابراین در مطالعه حاضر،ابتدا از طریق بررسی گسترده مبانی نظری و ادبیات موجود در حوزه دانش و فناوری در سطوح ملی و بین المللی،عوامل و مولفه های اساسی تاثیرگذار بر تحقق و تکمیل فرایند تبدیل دانش به فناوری در دانشگاه های کشور در قالب دو گروه عوامل درون و برون دانشگاهی،شناسایی و تحلیل شده،سپس عوامل و مولفه های فوق از طریق مصاحبه نیمه ساختمند با خبرگان و متخصصان مجموعه وزارت علوم،تحقیقات و فناوری و دانشگاه ها و مراکز تحقیقاتی وابسته،مورد تایید و اولویت بندی قرار گرفته است.در نهایت،مجموعه راهکارهای اجرایی به منظور تسهیل و تسریع فرایند فوق در راستای تحقق فرایند توسعه ملی،ارائه شده است.