خلاصه ماشینی:
"روش بررسی:در این پژوهش که به شیوه مورد-شاهدی است ابتدا از بین بیماران مراجعهکننده به مراکز درمانی مغز و اعصاب شهر اصفهان، تعداد 60 بیمار متأهل مبتلا به سردردهای مزمن تنشی و میگران،به روش نمونهگیری هدفمند انتخاب گردیدند و از طریق پرسشنامه آزار عاطفی همسران و مقیاس حمایت اجتماعی مورد ارزیابی قرار گرفتند.
یافتهها:نتایج به دست آمده نشان داد که بیماران مبتلا به سردردهای مزمن تنشی و میگران نسبت به گروه کنترل دارای میانگین نمرات بالاتری در همسرآزاری عاطفی و میانگین نمرات پایینتری در حمایت اجتماعی میباشند و این تفاوت معنادار میباشد(0/0005< P ).
با توجه به ضرورت در نظر گرفتن جنبههای روانشناختی همراه با سردرد در تشخیص،پیشآگهی و درمان بیماران و نقش این عوامل در پیشگیری از مزمن شدن سردرد و نیز این حقیقت که مدیریت سردرد تنها شامل عوامل داروشناختی نیست بلکه ارزیابی کامل سبک زندگی بیمار،عوامل استرسزای ممکن و نیز منابع مقابلهای دردسترس را نیز دربرمیگیرد(7)؛پژوهش حاضر با هدف مقایسه میزان همسرآزاری عاطفی(به عنوان منبع استرس)و حمایت اجتماعی(به عنوان منبع مقابله با استرس)در بیماران مبتلا به سردردهای مزمن تنشی و میگران با افراد سالم فاقد سردردهای مزمن انجام گرفته است.
در این پژوهش برای انتخاب گروه مورد از روش نمونهگیری هدفمند استفاده شد،بدین صورت که با مراجعه به مراکز درمانی مغز و اعصاب از بین بیماران متأهل مبتلا به سردرد تنشی و میگرن،60 بیمار انتخاب شده و پرسشنامهها را تکمیل نمودند.
همچنین نتایج نشان میدهند که با فرض برابر نبودن واریانسها،اختلاف مشاهده شده بین میانگین دو گروه بیمار و سالم در تمام ابعاد حمایت اجتماعی(خانواده،دوستان و سایرین)نیز معنادار بوده(0/0005< P )و بیماران در تمام ابعاد حمایت اجتماعی میانگین نمرات کمتری به دست آوردهاند."