چکیده:
سازندهگرایی به واسطهی اعتقاد به شکلگیری دانش و معرفت در ذهن انسان، تاکید بر نقش فعال یادگیرنده در فرآیند ادراک و اینکه یادگیری انتقال واقعیتهای جهان هستی به ذهن نیست، در تعارض با رئالیسم قرار دارد. این دیدگاه از دو رویکرد عمدهی روانشناختی و اجتماعی تشکیل شده است. سازندهگرایی روانشناختی به جنبههای روانشناختی معرفت تاکید دارد و ساخت معرفت را ذهنی، شخصی و فردی میداند. سازندهگرایی اجتماعی بر ماهیت اجتماعی معرفت تاکید دارد، و دانش و معرفت را نتیجهی تعامل اجتماعی و روشهای فرهنگی میداند. در تحلیل مبانی معرفتشناسی سازندهگرایی با عنایت به رئالیسم (که هدف اصلی این نوشتار است) با بکارگیری روش تحلیلی– انتقادی این نتیجه به دست آمد که ویژگیهای معرفت شناختی سازندهگرایی در هیچکدام از موارد ماهیت، حدود، و منابع، معرفت با رئالیسم شباهت ندارد. همچنین با تاکید بر این یافته که در سازندهگرایی، معرفت شناسی با روانشناسی و جامعهشناسی ادغام شده است، معلوم گردید که بر خلاف رئالیسم و برخی دیگر از مکتبهای سنتی که معرفت را محصول ثابت فرایند یادگیری میدانند، برای سازندهگرایان این محصول ثابت دست نایافتنی بوده و در عوض فرایند یادگیری محور قرار میگیرد. بر این اساس برای سازندهگرایان، یادگیری عبارت است از حضور فعال یادگیرنده در جریان ساخت معرفت.
خلاصه ماشینی:
ماهیت معرفت در سازندهگرایی در دیدگاه سازندهگرایی، اعتقاد بر این است که فرد معرفت یا دانش جدید خود را از طریق ارتباط بین دانستهها، عقیدهها، ایدهها و فعالیتهای قبلی خود، با امور جدیدی که با آنها برخورد کرده، میسازد.
آیا معرفتی که توسط شخص ساخته میشود و امری ذهنی و وابسته به فرد است، میتواند برای دیگران جزمی و یقینی باشد؟ در جواب میتوان گفت، ممکن است که معرفت در سازندهگرایی برای خود سازندهی آن تا حدی یقینی باشد؛ لیکن چون این تصدیق درونی است، برای پذیرش میزان یقینی بودن آن فقط فرد به خودش مراجعه میکند و هیچ معیار و ملاک دیگری برای یقینی بودن آن در نظر گرفته نمیشود.
اما آیا معرفتی که توسط ذهن فردی و شخصی ساخته میشود میتواند صادق باشد؟ با عنایت به اینکه سازندهگرایان، صورتهای واقعیتهای عالم خارج را (که در ذهن فرد قرار دارند) به طور کامل با نسخهی بیرونی آن یکی نمیدانند و معتقدند که ذهن انسان به دخل و تصرف در صورتهایی که از جهان بیرون به ذهن وارد میشود، میپردازد، در نتیجه برای اندازهگیری میزان صدق معرفت در سازندهگرایی ملاک و معیار انطباق با جهان بیرون بیمعناست، و این ملاک و معیار به خود سازندهی معرفت بستگی پیدا میکند.
به عبارت دیگر در سازندهگرایی به دلیل وابسته بودن معرفت به ذهن سازنده، و اینکه انسانها معرفت و دانش خود را فعالانه از طریق تجربه نمودن اشیا و فکر کردن دربارهی این تجربهها میسازند و چون معنا تابع چگونگی ساختن آن بر اساس تجربههای فرد است، در نتیجه منبع دانش و معرفت فرد نیز تجربهی شخصی و درونی فرد محسوب میشود؛ و معرفت از منابع خارجی دریافت نمیشود.