چکیده:
این مقاله با اشاره به مسیر تازه ای که در تحقیقات فقر پیدا و ایجاد شده است، آگاهی مردم فقیر را از وضع زندگی خود بررسی می کند و پیش فرض های قبلی با موجود را به چالش می کشد؛ این آگاهی ـ که «دانش زندگی» توصیف می شود ـ در زندگی مردمانی که در فقر زندگی می کنند، بررسی و تحلیل می گردد. مقاله همچنین سه نمونه از بررسی هایی را که وقف گوش دادن به دانش زندگی فقیران بوده است، در آمریکا و اروپا و خاورمیانه، معرفی می کند. اولی، بررسی چگونگی همکاری مردمانی که در فقر زندگی می کنند با دانشگاهیان برای ایجاد نوعی دانش زندگی مشترک است؛ دومی، به این امر می پردازد که زنان دریافت کننده مقررسی درآمد چگونه یاری می شوند؛ و سومی، بررسی هایی را می سنجد که وقف روشن کردن راه ها و راهبردهای مقابله با فقر بوده اند. به عقیده مقاله، گوش دادن به تجربه یا دانش زندگی فقیران دارای دو هدف است؛ اول، می تواند تصویری دقیق از واقعیت های زندگی در فقر ترسیم کند؛ دوم، فرصتی برای گوش فرادادن به فقیران، به مثابه شریک ، و به عنوان شهروند، در اختیار قرار می دهد، و نقاط نظر آنان را در مبحث فقر وارد می کند. همچنین تصریح می شود که گوش دادن به دانش زندگی مددجویان درباره خدمات رفاهی می تواند به سیاست گذاران و عاملان اجرایی از جهت شکل دادن به آنچه که «خدمات به اندازه کافی خوب» خوانده می شود، کمک کند؛ یعنی خدماتی که از لحاظ همکاری بین مددجویان و متصدیان اجرایی، به شکلی پویا، برانگیزنده و سودمند باشد. به نظر مقاله، اکنون که فراخوانی برای پایان دادن به دولت رفاه، هر دم در جهان طنین اندازتر می شود، گوش دادن به صدای آنهایی که با تکیه بر مزایای تأمین درآمد گذران می کنند، از همیشه حیاتی تر شده است. مقاله در بخش نتیجه گیری در مورد گام هایی بحث می کند که باید پیموده شود تا دانش زندگی مردمان فقیر، فهم شود و مشخص گردد که این دانش چه بخت بالقوه ای برای هموارکردن راه در جهت درک روندهای اجتماعی و نیز پایه گذاری تغییرات اجتماعی دارد. طرح پرسش های دقیق (از جمله این که: فقیر کیست؟ دانش زندگی چگونه کسب و متراکم می شود؟ روند آن چیست و چگونه می تواند به بار بنشیند؟) در همین راستا، موردتأکید قرار می گیرد.
خلاصه ماشینی:
"در این تحقیقات،مقولات زیر بررسی میشود: *راهبردهای ناظر بر درامد مکمل(راههای رسمی و غیر رسمی و قانونی و غیر قانونی)،الگوهای صرف پول،حوزههایی از زندگی که بیش از همه در معرض پریشانی اقتصادی قراردارد،پیامدهای اقتصادی و غیر اقتصادی تصمیمگیری نسبت به کار یا دریافت مزایای رفاهیو عوامل مؤثر بر رفتارهای ناظر بر خرج کردن(ادین و لاین،1997)؛ *الگوهای ناظر بر مدیریت پول؛تأثیر درامد کم بر برنامۀ غذایی،سلامت،استفاده از موادسوختی و آب؛بدهی؛و وجوه دیگر تجربۀ فقر(کمپسن،1996)؛ *تغییر وضع بین اشتغال،عدم اشتغال و خویشفرمایی در مورد مردان و زنان،انگیزههایموجود در پشت این تغییرات،شرایط ایجادکنندۀ آنها،راههایی که آنها را عقلانی{o2o}میکنند وتأثیر آنها بر تجارب زندگی(جوردن و دیگران،1992).
هرچند برخیطرحهای مداخلهگرانه،در انطباق با دیدگاههای کلگرایانۀ{o1o}خود،دارای بعضی توصیهها نسبتبه چگونگی کار با مردمان فقیر هستند،تعداد اینگونه طرحها هنوز بسیار اندک بوده و ترتیبتحقیق و انتشار آنها فاقد نظم و انتظامی است که بتواند تأثیری با معنا بر عملکرد معمول اداراتخدمات اجتماعی برجا بگذارد(برای آگاهی از این طرحها و میزان تأثیر آنها،نک:کرومر-نهوو، b 2003).
"feilebsid fo noisnepsus" o} کیست،چه کسانی در این تحقیقات مشارکت میکنند،و چگونه به آنها گوش فراداده میشود؟دانش زندگی چگونه کسب و متراکم میشود،روند آن چیست و چگونه میتواند به بار بنشیند؟آیا درگیر شدن خود فقیران در تحقیق لازم است؟و اگر آری،چگونه؟چه کسی یا چه چیزی را بهسبب این دانش باید هدف تغییر قرار داد؟ برای پژوهشگرانی که میخواهند تحقیقات فقر آنها مناسب حال فقیران واقعی باشد،و بهکار سیاستها و عملکردهایی بیاید که به بهبود وضع این مردم معطوف است،مسیر دشوار کار جزاین نیست."