چکیده:
با وجود آنکه اکثریت قریب به اتفاق مسلمانان نسبت به وضع حدیث و انتساب دروغین
سخنان و افعال به معصوم، با اتکا بر ادله عقلی و شرعی، نظر منفی داشتهاند، اما اشتمال
منابع حدیثی آنان بر این گونه احادیث نشان میدهد که مسلمانان توجهی جدی به این قبح
نکردهاند. برخی به انگیزههای مادی و دنیوی و برخی به انگیزههای دینی دست به جعل
حدیث زدهاند. اما ادله کسانی که به انگیزههای دینی موافق وضع حدیث بوده و دست به
چنین اقدامی زدهاند، چه بوده است؟
در این مقاله، ضمن طرح و بررسی برخی مفاهیم مربوط به پدیده وضع حدیث، مانند:
تعریف حدیث موضوع، حکم شرعی روایت حدیث موضوع و ادله موافقان وضع حدیث،
مانند: وجود مصلحت، قصد هدایت و حقگویی طرح و به پاسخگویی آنها پرداخته شده است.
خلاصه ماشینی:
"حکم شرعی وضع حدیث شیعه و سنی بر حرمت مطلق وضع متعمد بر معصوم (پیامبر صلیاللهعلیهوآله نزد تمام فرق و نیز ائمه علیهمالسلام نزد شیعیان) و از کبایر بودن آن ـ چون دروغ و بهتان بر معصوم علیهالسلام است ـ اجماع دارند، (4) بلکه برخی معتقد به کفر واضع هستند؛ همچنان که از جوینی و ابوبکر بن عربی چنین نقل شده است.
، تمام صفحات؛ صحیح مسلم بشرح النووی، ج1، ص68) و در نهایت، این حدیث را متواتر دانستهاند، بلکه ـ همچنان که شهید ثانی میگوید ـ شاید بتوان گفت که تنها حدیث متواتر است یا (به قول عجاج) تنها حدیث متواتر لفظی است (مقدمه ابن الصلاح، ص163؛ تدریب الراوی، ج2، ص177؛ الرعایة، ص68 ـ 69 ؛ قواعد التحدیث، ص172 و 173؛ اصول الحدیث، خطیب، ص301).
الرعایة، ص162، الرواشح، ص198 ـ 199؛ اصول الحدیث، خطیب، ص425؛ مقباس الهدایة، ج1، ص415؛ الموضوعات، ج1، در این باره، ابن حجر در شرح این حدیث از علی علیهالسلام از پیامبر صلیاللهعلیهوآله : «لا تکذبوا علی فانه من کذب علی فلیلج النار»، (17) میگوید که مراد این حدیث آن است که به من دروغ را نسبت ندهید.
جهتگیری سیره نبوی: داستانهایی که منجر به صدور حدیث نبوی: من کذب علی متعمدا فلیتبوء مقعده من النار»، شده، نشان از آن دارد که پیامبر صلیاللهعلیهوآله در هیچ موضوعی راضی به دروغبستن بر خود نبوده و چنین کاری را امری خطرناک برای فرد و جمع میدانسته است؛ مانند این داستان: از عبدالله بن بریدة، از پدرش بریدة بن خطیب أسلمی نقل شده که قبیلهای از بنی لیث در یک میلی مدینه بودند و در جاهلیت مردی به خواستگاری زنی از آنان رفته بود، اما به او نداده بودند."