خلاصه ماشینی:
"گزارشی ازوضعیت ادبیات داستانیمعاصر در دانشگاهها سید علی کاشفی خوانساری یکی از معضلات مطرح در بحران داستاننویسی امروز،جایگاه داستان،نقد ادبی وادبیات داستانی معاصر در دانشکدههای ادبیات است.
-ادبیات معاصر،یعنی شعر یا داستانیکه پویا و زنده است و برای مردم امروز ازامروز صحبت میکند.
بنابراین،در دانشگاه این دانشجو است کهباید در انجمنهای ادبی و در مجلات بهسراغ ادبیات معاصر برود.
» یکی از بچهها صحبت ما را قطعمیکند:«یک دانشجوی ادبیات برای موفقیتدر امتحان فوق لیسانس،بیشتر باید عربی وعرفان بداند؛به خاطر همین ادبیات معاصرامری بیاهمیت محسوب میشود.
کتابها فقط مربوط به مطالبدرسی است و از هیچ کتاب و مجلهای درمورد ادبیات معاصر خبری نیست.
» سید علی محمد رفیعی،از پژوهشگرانادب فارسی،چنین اظهار نظر کرد: «در تمام دنیا رشتۀ مستقلی به نامادبیات معاصر وجود دارد.
امروزه درادبیات معاصر فرقبندی سختی پیش آمده (به تصویر صفحه مراجعه شود) است و همین در راه تدریس آن مشکلایجاد میکند.
*بسیاری از استادان فارسیادبیات معاصر را نسبت به ادبیاتکهن سبک و بیاهمیت میدانند واعتقاد دارند شعر نو و داستان معاصرمملو از مهملگویی و ابتذال است.
برای همین به گذشته مراجعه میکنند تامعنای شعر را بیابند؛در صورتی که بایدمعنای آن را در آینده جستجو کرد و به ایندلیل از قافلۀ ادب معاصر عقب میمانند.
بارها بهبعضی از آنها گفتهام شما که مجله یا نقد یارمان نمیخوانید؟پس چه میخوانید؟شماچه ادیبی هستید که از جریانهای ادبی روزو از تحولات جهانی ادبیات بیخبرید؟!علت این بیگانگی مطالعۀ اندک است.
البته ناگفته نماند که در وزارت آموزشعالی شورایی برای تجدید نظر در واحدهایدرسی مشغول بررسی است،اماعملکردشان بسیار کند است و باید سریعترشود."