چکیده:
به دلیل منقح نبودن زوایای روش شناسی؛تحقیقات پژوهشگران و مفسران قرآنی،از نارسایی ها و کج روی ها مصون نمانده است،همین مساله است که پرداختن به ابعاد گوناگون روش شناسی تفسیر را،برای دست یابی به روش درست ضروری می سازد.نوشتار پیش رو،کاوشی است در حوزه متشابهات قرآن که در صدد مشخص نمودن روش علامه طباطبایی(ره)،در تحلیل آیات متشابه می باشد.روش علامه در تحلیل این آیات،ارجاع آیات متشابه به آیات محکمه و غرر الآیات و نیز،بهره گیری از تفسیر قرآن به قرآن و تفسیر عقلی ـ اجتهادی است که به گفته علامه،همان روش ائمه اطهار (ع) است.ایشان بابهره گیری فراوان از آیات قرآن و نیز،بابهره گیری ازمعارف بدیهی و براهین قطعی عقلی و اسالیب زبان عرب و قرائن دیگری؛چون سیاق و … کوشیده است، تحلیل قابل قبولی از متشابهات به دست دهد.گفتنی است که علامه،از روایات معصومان (ع)،افزون بر فراگیری روش تحلیل متشابهات،به عنوان موید مطالب خود استفاده نموده است.
خلاصه ماشینی:
"14 از این رو،در موارد بسیاری،از تفسیر قرآن به قرآن،در تحلیل آیات متشابه بهره گرفته،از جمله؛ایشان در حل شبهه مربوط به استوای خداوند برعرش با ارجاع آیه متشابه»الرحمن علی العرش استوی«(طه،5/20)،به آیات محکم»لیس کمثله شیء«(الشوری،11/42) و»سبحان الله عما یصفون«(الصافات،159/37)، معنای ظاهری روی تخت نشستن و بر مکانی تکیه زدن را،از خداوندنفی کرده است،15 آن گاه با بهره گرفتن از مجموعه ای از آیات قرآنی،16از جمله آیه»ثم استوی علی العرش یدبر الامر ما من شفیع الا من بعد اذنه«(یونس،3/10) و آیه»ثم استوی علی العرش مالکم من دونه من ولی و لا شفیع«(السجدة،4/32)؛آن را به معنای تدبیر امور و تسلط برملک تفسیر می کند.
علامه در تحلیل آیات متشابه قرآن،از سیاق استفاده نموده است،از جمله:ایشان، درباب رفع شبهه مربوط به قصد ارتکاب معصیت و»هم«حضرت یوسف درآیه»ولقد همت به و هم بها لولا أن رأی برهان ربه…« (یوسف،24/12)؛با بهره گیری از سیاق،نظر کسانی را که این آیه را به گونه ای شبهه زا و این گونه معنا نموده اند که:(زلیخا قصد یوسف را کرد و یوسف قصد زلیخا را نمود [و] اگر برهان پروردگار خود را ندیده بود،مرتکب گناه می شد)25 به شدت رد کرده و می گوید:معنای آیه،چنین است:به خدا قسم،هر آینه همسر عزیز، قصد او را کرد و به خدا قسم،او هم اگر برهان پروردگارش را ندیده بود،هر آینه،قصد او را کرده بود."