چکیده:
این مقاله یکی از جالبترین براهین مکتب ادینبورا برای نسبیگرایی را بازسازی و سپس مورد ارزیابی نقادانه قرار داده است. این مکتب برای این منظور نظریه معقولیت طبیعی را طرح میکند؛ نظریهای که همه عقاید و دعاوی معرفتی را به طور طبیعی معقول میشناسد. در صورت توفیق در این کار، تبیین درجه دوم ما از چگونگی و چرایی اخذ و رفض آن عقاید و دعاوی معرفتی هیچ نیازی به مقولات معقول و نامعقول نخواهد داشت؛ زیرا مطابق این نظریه همه عقاید و نظریهها به طور طبیعی معقول هستند. هدف اصلی مکتب ادینبورا از این نظریهپردازی این است که تمام دعاوی معرفتی را به لحاظ معرفتشناختی، از جهت منزلت معقولیتشان، معادل و همسنگ کند. همچنین بهکارگیری مفهوم منافع اجتماعی در نظریه به کارگیری فعالانه اجتماعی طبیعت این مکتب، مورد طرح و نقادی قرار گرفته است.
خلاصه ماشینی:
"نظریات هسی و موضع ضد ارزشی مکتب ادینبورا، این نظریه مشکلات جدیتر دیگری نیز دارد؛ زیرا آیا همساز و مقبول است که از طرفی مکررا تصریح شود که این نظریه طبیعیگرایانه است ــ که باید آن را بهوضوح از نظریهسازیهای فلسفی ارزشی تفکیک کرد ــ که این نظریه بیانگر چگونگی واقعیت نحوه استدلال انسانهاست؛ در حالی که از طرف دیگر افزوده میشود که این نظریه اساسا «منزلت یک فرضیه را دارد تا یک مشاهده» (همانجا: ص115)؛ که معقولیت طبیعی «موضوع فوقالعاده پیچیدهای است که درباره آن چیز زیادی با اطمینان نمیدانیم»؛ که دو نوع معقولیت طبیعی وجود دارد که بیانگر «یک شکاف واقعی در آراء» است، شکافی که به طور اجتنابناپذیری «یک بعد ایدئولوژیک به مناقشات نظری» اضافه میکند (همانجا: ص121)؟ آنچه در ابتدا تبیینی شستهرفته و صرفا توصیفی از واقعیت اقتضائات استدلالی انسانها را نوید میداد در کلافی از معضلات که بار ارزشی ایدئولوژیک نیز دارد گرفتار میشود.
اما اگر این تصحیح پسخوردی یک چنین جانور نحیف و ناتوانی است که ــ به اصطلاح لاکاتوش ــ راهنمونیهای ایجابی و سلبیاش (1) میتواند موافق اهداف و منافع اجتماعی ما نادیده گرفته شود یا دستکاری شود، هدف از تلفیق آن در نظام نظری مکتب ادینبورا چیست؟ در صورتی که تأثیر پسخورد محیط فیزیکی به طور مؤثری خنثی شود عقاید و دستهبندیهای موجود ما میتوانند همانطور که بودهاند، بمانند و بقا یابند؛ زیرا یک بار دیگر یادآوری میکنیم که نظریه بهکارگیری به ما میگوید که این عقاید در وهله نخست به سبب تأمین برخی منافع اجتماعی، از قبیل مشروعیت بخشیدن و کنترل اجتماعی، بهوجود آمده و اخذ شدهاند.
(1982) "Durkheim and Mauss Revisited: Classification and the Sociology of Knowledge", Studies in History and Philosophy of Science.
W. (1984) "Primitive Classification and the Sociology of Knowledge: A Responce to Bloor", Studies in History and Philosophy of Science, vol.
(1997) "Relativism Due to a Theory of Natural Rationality", Journal for General Philosophy of Science, vol."