چکیده:
از آنجا که قدوس صفت خداوند است و تقدیس مطلق، تنها شایسته خداوند است، قداست هر چیزی نیز از خداوند ناشی میگردد. در این میان انسان با این ظرفیت آفریده شده است که بتواند در ارتباط با خداوند قداست یابد و مظهر «و نقدس لک» گردد و از ملائکه مقدس خداوند هم بالاتر رود.علاوه بر انسان مواردی از اعمال، اشیاء، مکانها و زمانها نیز تجلی قدوسیت خداوند شده و یا مقدس خلق شدهاند و یا در ارتباط با خدا قداست مییابند که و میزان قداست آنان بستگی به شدت ارتباط با خدا دارد. معمولا هدف از قداست اعمال، اشیاء، مکانها و زمانها، تربیت قدسی و ربوبی انسان است. نگاه صحیح به مقدسات نگاهی است که آنها را تجلی قدوسیت باری تعالی ببینیم و سبب تربیت قدسی و ربوبی ما گردد، نه آن که شائبه استقلال و جدایی از خدا و شرک داشته باشد.در این تحقیق ضمن مراجعه به آیاتی که با صراحت یا غیر مستقیم مسئله مقدسات را مطرح کردهاند، با روش کتابخانهای، توصیفی و تحلیلی به تفاسیر متعدد مراجعه شده و در نهایت این موضوع تبیین شده است.
خلاصه ماشینی:
"قداست در قرآن واژه «قدس» و مشتقاتش نظیر «قدوس، قدس، نقدس، مقدس و مقدسه» ده مرتبه در آیات قرآن کریم ذکر شده است، که از این تعداد دو آیه با صراحت خداوند را توصیف به «قدوس» کرده است.
حاصل کلام این که قداست را خداوند به موجودات اعم از انسان و غیره عطا میکند، اگرچه موجودی به مانند انسان به لحاظ ویژگی «مختار» بودنش علاوه بر این که خداوند میتواند بدون لحاظ اختیارش به او روح قدسی عطا نماید، خود نیز میتواند با توجه به خلقتش، مقدس شود و قداست را اکتساب نماید چنان که در تفسیر «نقدس لک» بعضی گفتهاند: «ای و نطهر انفسا عن الذنوب لأجلک» یعنی، پاک میسازیم نفوس خود را از گناهان به واسطه تو، پس ما معصوم و منزه ایم از ذنوب که ما احق به خلافت باشیم نه دیگری که محفوف به ذنوب است (شریف لاهیجی، 1363، ج1، ص28).
در تفسیر آمده است: آیه شریفه مبنی بر تنزیه ساحت پیامبران و رسول اکرم(ص) و تنزیه عیسی مسیح(ع) به خصوص است به این که پروردگار به گروهی از افراد بشر حکمت آموخته و به وظایف آراسته و روح قدسی به آنان موهبت فرموده و از هرگونه تخلف و لغزش آنان را ایمن داشته و برای تعلیم و تربیت بشر و سوق آنان به سوی سعادت برگزیده، چگونه تصور میرود چنین افراد ممتازی مردم را به پرستش خود بخوانند؟ (حسینی همدانی، 1380ق، ج3، ص122)."