خلاصه ماشینی:
"فرزین در این باره میگوید: (به تصویر صفحه مراجعه شود) «زن عشایری از نظر من،یک محور اسطورهای به لحاظ کاری و از جهت متانت و بردباری است که از جنبهء فرهنگی و اجتماعی هیچگونه مشابهتی با زن شهری ندارد و ستمی که در زندگی بر او روا داشته میشود نسبت به دیگران مضاعف است.
وی که از عدم وجود سرپناه و مأمنی برای هنر عکاسی ایران گلایه دارد میگوید: «عکاسی ما در مرحلهء گذر از دوران کودکی و رسیدن به آستانهء بلوغ خویش است،لذا آنها که به وظایف و تعهدات این هنر واقفند،باید بکوشند جلوی انحراف آن را بگیرند و اسیر فرمگرایی محض نشوند، البته من منکر نیاز به فرم در کار نیستم اما معتقدم که این موضوع نباید به صورت هدف اصلی در عکاسی مطمح نظر قرار گیرد،زیرا وظیفهء یک عکاس قبل از هر چیز،ثبت رویدادهای فرهنگی و اجتماعی است و دستیابی به این مهم را نیز تنها در سایهء همگامی مطالعه و پژوهش با عامل تجربه میدانم."