چکیده:
با توجه به عصر ارتباطات و لزوم پاسخ گویی فقه به مسائل جامعه، بررسی حقوق خبرنگار از اهمیت ویژه ای برخوردار است. نوشتار حاضر با نگاهی به قانون مطبوعات، حقوق خبرنگار مانند آزادی اطلاع رسانی، امنیت جانی و مصونیت کیفری را مورد بررسی و تحلیل فقهی قرار می دهد. در این مقاله، ثابت شده که برای تحقق اطلاع رسانی اسلامی، این امور شرط لازم و حداقل است و تا رسیدن به «رسانه دینی» فاصله بسیار است.
Given to the age of communication and the need for jurisprudence to answer the issues of community، exploring the rights of journalists is very important. Looking at the present Islamic Republic of Iran press law، this paper considers and analyzes jurisprudentially the journalists’ rights such as freedom of information، safety and criminal immunity. It has been proved in this paper that for the realization of Islamic information، these cases are the minimum requirements and there is much distance to achieve the religious media.
خلاصه ماشینی:
"بنابراین اصل کلی حرمت جان انسانها،در مواردیتخصیص خورده است،اما با مراجعه به منابع شرعی درمییابیم که خبرنگاران حتیدر صورت وابستگی به گروههایی که کشتن ایشان جایز است و حتی با فرض آنکهاز نظر حقوقی مشمول احکام این گروهها باشند،هنگام اشتغال به حرفی خود(کسبخبر و خبرنگاری)از امنیت جانی برخوردارند و تعرض به جانشان ممنوع است.
قسمتی ازمتن این فرمان که خطاب به مالک اشتر،وای مصر صادر شده،به این شرح است: اگر با دشمن پیمان بستی یا چیزی را متعهد شدی به پیمان خود وفا کن و آنچه راتعهد کردهای انجام ده و خودت را سپر پیمان و زنهاری که دادی،قرار ده[مباداکه در تعهدات خود کوتاهی کنی]؛چراکه هیچ واجبی از واجبات الهی مثلوجوب وفای به عهد نیست که مردم با وجود اختلاف نظر و سلایق گوناگونی کهدارند،در آن اشتراک نظر دارند و حتی مشرکان نیز دربارۀ قراردادهایی که بامسلمانان میبستند پایبندی نشان میدادند و این به خاطر آن بود که نتیجۀ ناگوارپیمانشکنی را آزموده و به پیامد به آن دچار شده بودند.
3. برقراری پیمان استیمان دربارۀ خبرنگاران امان،پیمانی است که ولی امر مسلمین یا یکی از مسلمانان با کفار حربی و دیگرمتجاوزان منعقد میکند که براساس آن،به فرد یا گروهی از ایشان امان دادهمیشود و تأمین امنیت جانی او در هنگام سفر به کشور اسلامی تعهد میگردد.
محقق کرکی نیز معتقد است: چون مردم بر اموال خویش مسلط هستند،هرکس میتواند در ملک خود آنگونهکه میخواهد تصرف کند و اگر نیاز،او را وادار ساخت که در ملکش آتش بیفروزدیا آب رها کند،این عمل جایز است،هرچند گمان و ظن غالب داشته باشد کهآتش و اب به ملک غیر سرایت کرده و ضرر وارد میسازد(کرکی،1414:218/2)."