چکیده:
این نوشتار پژوهشی است دربارۀ زمینههای اجتماعی قیام مردم اصفهان در جریان حملۀ امیرتیمور به قلمرو آلمظفر در سال 789 هـ ق و بازخوانی متون وقایعنگار دربارۀ این رویداد. از آنجایی که مورخان تیموری به عنوان عوامل مشروعیتبخش حکومت تنها بر جنبۀ ویژهای از این رویداد تأکید کردهاند، جنبههای دیگر رویداد مانند نقش گروههای اجتماعی، اسباب و زمینههای اجتماعی شکلگیری رویداد، سرنوشت قیام و غیره در گزارشهای موجود تقریبا مسکوت مانده است. چنین مینماید که آنچه تاکنون در مورد این رویداد در میان نوشتههای پراکندۀ پژوهشگران آمده تا حدودی برآیند عدم بهکارگیری شیوۀ نقد متون و چیرگی اغراق، تقلیل و پیشداوری دربارۀ این رخداد بوده است. این مقاله درصدد است با بررسی روایات متون تاریخنگاری آن روزگار به برخی جنبههای اجتماعی و زمینهها، روند و برآیند قیام مردم اصفهان با نیروهای تیمور بپردازد.
Ghazi Kamalodin Mir Hosain-e Meybodi (Yazdi) is a well-known face from the 15th century، executed by the order of Shah Isma'il in 1505. One could، therefore see، the contemporary historians of the time not motioning a proper report on the event because of his socio–political position، thus، the little information provided in their texts. This lack of information makes it difficult to describe Meybodi's personality. Based on Meybodi's letters، Monsha'at، this article seeks to answer the following questions: who was Meybodi? And why was he executed? Although the answers have not always been narrated directly through the documents، yet، they have often had some seasonal references. This survey is based on Meybodi's letters (Monsha'at)، which is regarded as the best source for understanding his ideas and actions.
خلاصه ماشینی:
ولی آیا این همة ماجراست؟ از آنجایی که در میان آثار برجای مانده از قاضی میبدی مهمترین اثری که بازتابی از شخصیت تاریخی اوست منشآت میبدی1 است، بنیاد این بررسی نیز بر همین اثر قرار دارد.
در خصوص مکتب شیراز آنچه که به بررسی ما مربوط میشود شخصیت قاضی میرحسین میبدی یزدی است که در شیراز و در محفل درسی جلالالدین محمد دوانی (830- 908هـ ق)، که از چهرههای شاخص مکتب شیراز در نیمة دوم قرن نهم بود، شاگردی کرد.
اکنون هرگونه دستاندازی به یزد عملا به مفهوم نپذیرفتن سروری شاه اسماعیل بود و این اشتباهی بود که محمد کره مرتکب شد و گویا قاضی میرحسین میبدی نیز در این اشتباه مرگبار با او همکاری داشت.
پس از این تغییر و تحولات بود که محمد کره، قاضی میرحسین میبدی را به وزارت خود برگمارد (سرور، 1374: 60) و در برابر شاه صفوی اعلام استقلال کرد.
از جملة این منابع خلد برین محمد یوسف واله اصفهانی است که به غلط «سنة تسع و تسعمأیه» را به عنوان سال مرگ میبدی آورده است و بدون هیچ اشارهای به ماجرای عصیان سیاسی میبدی، دلیل گرفتاری و قتل قاضی را تنها در سنی بودن او خلاصه میکند و مینویسد: «از غرائب امور آنکه با وجود وفور علم و دانش به تسنن مشهور بود، لاجرم ...
چه چیز مانع این است که بپذیریم پس از تصرف اول شهر یزد به دست نیروهای صفوی، که بدون درگیری رخ داد، قاطبة اهل قلم آن دیار و از جمله میبدی خود را با مخدوم جدید همراه ساخته باشند؟ این در حالی است که حتی در اواخر همان سال 909 هـ.