چکیده:
برهان نظم، در پیشینه غربی آن، با تقریرهای بسیار متفاوتی روبهروست؛ به گونهای که این تقریرها گاه با یکدیگر تفاوت ماهوی یافتهاند. برهان نظم، برهانی انی و پسین در اثبات وجود خداوند است که از طریق تمثیل یا استقراء و با تکیه بر مصادیق جزئی یا کلی نظم در طبیعت در پی اثبات ناظمی هوشمند است، اما در تقریرهای غربی این برهان ـ از آنجا که مفاهیم نظم و غایت ارتباطی استوار دارند ـ مفاهیم غایتمندی افعال الهی، غایتمندی طبیعت، نظم در طبیعت و نظام احسن آن، با یکدیگر یکسان پنداشته شده و خلط آشکاری بین برهان نظم با براهین غایی و نظام احسن وجود رخ داده است. رسالت این مقاله آن است که با بررسی نظم در جهان آفرینش بر مدار هماهنگی اجزای یک مجموعه (برهان نظم)، بر مدار علت غایی (برهان غایی) و بر مدار نظام احسن (برهان نظام احسن وجود) ارتباط و تمایز این سه نوع استدلال را آشکار نماید.
خلاصه ماشینی:
"نکته حائز اهمیت که رسالت این مقاله بر مبنای آن نهاده شده، آن است که هر چند تبیینهای غایی و غایتانگاری در بررسی و مطالعه جهان، زمینهای مناسب را برای ارائه برهان نظم فراهم میآورد ـ زیرا عنصر غایتمندی در این برهان بسیار پر اهمیت است ـ اما وجود نظم و انتظام در جهان چیزی غیر از غایتمندی عالم است و از همین روست که در کلام اسلامی، تمایز دقیقی میان براهین علت غایی، غایتمندی موجودات خارجی، غایتمندی افعال الهی با «برهان نظم» قائل شدهاند.
او برای اثبات نظم جهان، از دو گونه برهان مدد میجوید: الف) برهانی لمی (پیشین) 1 که از طریق اصل غایتمندی افعال الهی و خیر بودن خداوند نظام احسن وجود، ثابت میگردد؛ خداوند با علم مطلق خود به همه امور ممکن آگاه است و چون اراده وی همواره به خیر تعلق میگیرد، از بین همه امور ممکن، کاملترین و بهترین آن را برمیگزیند.
نتیجه با نظری دقیق میتوان بین این سه برهان تفاوتهای عمدهای را قائل شد: 1- برهان نظم مشهور فقط در عالم طبیعت و ماده طرح میشود، اما بحث علت غایی و نظام احسن منحصر به نظام عالم مادی نیست و در تمام مراتب وجود جریان دارد، زیرا علل صوری و مادی به بخش خاصی از هستی در جهان طبیعت تعلق دارند، اما علل غایی و فاعلی بدون هیچگونه اختصاصی، برای هر فعلی و در تمامی مراتب وجود ضروری است."