چکیده:
دین اسلام بر توحید حق تعالی تاکید می کند و از آن جا که متفکران مسلمان غالبا انسان را خلیفه خدا می دانند که مجلای صفات الهی و دارای صورت الهی است و از طرفی حقیقت انسان را « نفس ناطقه» می دانند، بنابر این نفس انسـانی –گرچه قوای متعدد دارد- همانند حق تعالی دارای وحدت است. البته از این توحید نفس تفاسیرمتعددی که مبتنی بر مبنای فکری خاص هر متفکری است ارائه شده است. ابن عربی معتقد است چنان که حق تعالی واحدی است که در کثرات تجلی یافته است و کثرت ها نمایشگر وحدت اویند،نفس انسانی نیز واحدی است که در قوای مختلف که بمنزله اسباب و آلات او هستند تجلی کرده است. ملاصدرا رابطه نفس با قوا و افعالش را مانند مساله توحید افعالی می داند. از نظر وی نفس انسانی، تمام قوای حسی، وهمی، خیالی و عقلی است و هر که عارف به حقیقت وجود و اطوار آن باشد، این مطلب دقیق را خواهد فهمید.
خلاصه ماشینی:
تجلی توحید در نفس انسانی از منظر ابن عربی و ملاصدرا* مرتضی شجاری استادیارگروه فلسفه دانشگاه تبریز چکیده دین اسلام بر توحید حق تعالی تأکید می کندو از آن جا که متفکران مسلمان غالبا انسـان را خلیفه خدا می دانند که مجلای صفات الهی و دارای صورت الهی اسـت و از طرفـی حقیقـت انسان را « نفس ناطقه » می دانند، بنابر این نفس انسـانی ±گرچه قوای متعدد دارد-همانند حق تعالی دارای وحدت است .
نیابد زلف او یک لحظه آرام گهی بام آورد گاهی کند شام (گلشن راز،ب ۷۷۳) دل ما دارد از زلفش نشانی که خود ساکن نمی گردد زمانی ( گلشن راز،ب ۷۷۶) تقلب قلب از ظهورات الهی و شئونات ذاتی است و کمالات روح و کلیات علم همه در این محل به تفصیل بیان می یابند و از این جهت آن را جام جهان نما و برزخ بین ظاهر و باطن گفته اند، انسانیت انسان به دل است که تمام تنزلات و ترقیات و مدارج و معارج فیض وجودی در او است (حسن زاده ، انسان کامل از دیدگاه نهج البلاغه ،۷-۱۵۶) صاحب مصباح الهدایه گوید: «معرفت اوصاف قلب کماهی ، متعذر است و عبارت از آن متعسر، به سبب دوام تقلب او در اطوار احوال و ترقی در مدارج کمال ؛ و از این جهت او را قلب خوانند.
ابن عربی و ملاصدرا با اختلافی که در تبیین مطلب دارند بر این باورند کـه ایـن توحید یعنی «توحید صفاتی » حق تعالی در نفس انسان متجلی است .