چکیده:
طنزنویسان معمولا از زبان ادبی که با ظرافتها و نوآوریهای زبانی درآمیخته می شود، سود می جویند. از این رو، طنز هرچه هنجارشکن تر و از عنصرآشنایی زدایی بهره ورتر باشد، قدرت جذب مخاطبانش افزایش می یابد. در این میان، به نظر می رسد ویژگیهایی، چون کوتاهی جملات وایجاز، سادگی بیان، چینش خاص واژگان، استفاده از زبان محاوره، بیان اغراق آمیز، بازیهای زبانی- بیانی وانواع شیوه های هنجارگریزی زبان و شگردهایی، چون آشنایی زدایی، غافلگیری، عکس واجتماع نقیضین، به همراه ظرافتهای بیانی که در آنها نهفته است. با استفاده از شیوه های مرسوم بلاغت سنتی در شکل گیری زبان طنز و مطایبه کاریکلماتورها مؤثر افتاده اند؛ شیوه هایی که حاصل جستجو در ظرفیتهای بالقوه، بی انتها و پنهان زبان است واز جذابیت و تاثیرگذاری خاصی بر مخاطبان برخوردار است. بررسی زبان طنز کاریکلماتور در این پژوهش با روشی توصیفی-تحلیلی صورت گرفته، ضمن این که باعث آشنایی با برخی از ویژگیهای این شکل ادبی می گردد، موجب درک بهتر آثاری از این دست نیز خواهد بود. این ویژگیها با اندک تفاوت در زبان سایر کاریکلماتور نویس ها نیز دیده می شوند، اما آنچه زبان طنز شاپور را از دیگر کاریکلماتور نویس ها ممتاز می سازد، تاثیری است که بر روی نویسندگان پس از خودگذاشته است. روش تحقیق دراین پژوهش بر اساس شیوه های سندکاوی توصیفی- تحلیلی است.
Satirists، usually use literary language fused with lingual innovation، intricacy and elegance، so that the effect of satire will be doubled; thus، the more defamiliarized a satire is، the stronger is its effect on the audience. Here، it seems that some characteristics such as brevity and condensation of sentences، plainness of expression، diction، colloquial expressions، hyperbolic expressions، word-plays and some devices and techniques like estrangement and defamiliarization، surprise، hysteron proteron (chiasmus) and paradox، or reconciliation of the opposites، along with other underlying eloquence are effective in formation of caricalamatures، satire، irony and humorous language using common traditional figurative speech methods—methods which result from search in the unlimited and hidden potentialities of language.
In this research، the investigation of caricalamatures، satire and humorous language has been performed based on a descriptive-analytical approach which not only leads to the acquaintance with some idiosyncratic features of this genre، but also makes the appreciation of such works possible. These characteristics are seen in other caricalamaturists' language with little difference. But، besides his being an avant-garde، what marks Shapoor's satiric language as outstanding among other caricalamaturists is the tremendous influence he has left on the authors of his next generation.
خلاصه ماشینی:
"در کاریکلماتورهای شاپور جنگ ابدی خوبی و بدی،روشنی و تاریکی،آزادی و اسارت،مرگ و زندگی،سکوت و فریاد، هستی و نیستی و امید و ناامیدی،مقیاس و نهاد بر نهاد عمدۀ کارهای وی است:&%00107NOFG001G% به اندازهای به مرگم امیدوارم که دست به خودکشی نمیزنم!»(همان،243) با سکوت فریاد میکشم!(همان:451) آدم خوشبین،روزنۀ امید را با چشم مصنوعی هم میبیند!(همان:173) اغراق،مبالغه و غلو گاهی با کلماتی نظیر«آنچنانکه»،«به اندازهای که»،«به قدری»،«از بس که»،«اینقدر»و«آن قدر»،صورت ساده و قابل تشخیصی در کاریکلماتورهای شاپور دارد: آنچنان زمینگیر شدهام که یک گام هم نمیتوانم به سوی در خروجی زندگی بردارم!(همان:407) آنقدر گریستم که اقیانوس را آب برد!(همان:98) از خودم به اندازهای دور هستم که صدای پایم را نمیشنوم!(همان:148) اما گاه اغراق صورت پیچیدهتری دارد،که در اینگونه موارد بار طنز و انتقاد کاریکلماتور بیشتر و مفاهیم بیان شده انتزاعیترند و بیشتر آثار سایر کاریکلماتورنویسها حول این محور است: آدم بیظرفیت در قطرۀ باران خفه شد!(همان:103) موجود بدبین با خورشید آدمبرفی میسازد!(همان:17) طی نامهی سرگشادهای از خدمات بیشائبۀ خود قدردانی کرد!(گلکار،1385:14) بیان اغراقآمیز طنز هرچند موضوع را فانتزی و غیرواقعی میسازد،اما از مهمترین عوامل خندهدارسازی و طنزآمیزی کلام به شمار میآید که با ایجاد فضایی از اعجاب و شگفتیهای خنده به خواننده کمک میکند تا از طریق تداعی معانی و کنجکاوی به حقایق واقعی بیندیشد(بهزادی،1378:98)."