چکیده:
هدف از انجام تحقیق حاضر، بررسی تاثیر سبک اسناد بر میزان گرایش و ابتلای جوانان بر اعتیاد بودهاست. برای دستیابی به این هدف، فرض شده که جوانان معتاد سبک تبیین بدبینانه تری نسبت به جوانان غیر معتاد دارند؛ یعنی، درماندگی آموخته شده در جوانان معتاد بیشتر از جوانان غیر معتاد است و بر اساس ابعاد شش گانه سبک اسناد، شش فرض فرعی تدوین شد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه جوانان 18 تا 28 ساله ساکن در شهر یزد (در قالب دو گروه معتاد و غیر معتاد) بود که برای انتخاب نمونه معتاد از روش سر شماری، و برای انتخاب نمونه غیر معتاد از روش تصادفی استفاده شد. در نهایت 97 معتاد و 10 غیر معتاد برگزیده شدند. برای جمع آوری اطلاعات، از پرسشنامه سبک اسنادی(ASQ) استفاده به عمل آمد. سپس، توسط آزمون آماری t مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. در پایان مشخص شد که سبک تبیین جوانان معتاد برای وقایع خوشایند و ناخوشایند، بدبینانه تر از جوانان غیر معتاد است و آنها به نسبت بیشتری به درماندگی آموخته شده مبتلا هستند
The aim of this research is to look into the impacts of Attributional theory over the rate of youths’ tendency towards addiction. In order to reach this goal، it has been assumed that learned helplessness is far more among addicted youths compared to non-addict youths. On the basis of the six dimensions of Attributional theory six subsidiary assumptions were formulated. The statistical grouping under study included all the youths from the age of 18 to 28 residing in Yazd (within the framework of two addicted and non-addict groups). The census method was used for selecting the addicted sample and the random method was applied for selecting the non-addict sample. Eventually 97 addicts and 10 non-addicts were selected. The Attributional theory questionnaire was used for collecting data. It was later analyzed using the statistical T test. It was finally indicated that addicted youths are more suffering from learned helplessness compared to non-addict youths.
خلاصه ماشینی:
"در پایان مشخص شد که سبک تبیین جوانان معتاد برای وقایع خوشایند و ناخوشایند، بدبینانه تر از جوانان غیر معتاد است و آنها به نسبت بیشتری به درماندگی آموخته شده مبتلا هستند کلیدواژگان : اعتیاد، سبک اسناد، درماندگی آموخته شده مقدمه اعتیاد ابتلای اسارت آمیز فرد به ماده یا دارویی مخدر است، به گونهای که او را از نظر جسمی و روانی به خود وابسته ساخته و کلیه رفتار فردی و اجتماعی او را تحت الشعاع قرار میدهد.
بنابراین، این سوال برای ما مطرح شد که آیا به راستی سبک تبیین فرد معتاد با افراد عادی به طور معنیداری متفاوت است؟ یا بهطور دقیقتر، آیا فرد معتاد شکست را به عوامل درونی، پایدار و کلی و موفقیت را به عوامل بیرونی، ناپایدار و اختصاصی نسبت می دهد؟ اینها در واقع سؤالات اصلی پژوهش حاضر بودند.
در زیر نتایج مربوط به هر فرضیه تشریح می شود: الف) نتایج و جداول مربوط به 6 فرض فرعی پژوهش جدول شماره 1: مقایسه اسناد جوانان معتاد با غیرمعتاد برای بعد درونی حوادث ناخوشایند شاخصهای آماری گروهها m s Df t سطح معنیداری معتاد 69/4 92/0 195 45/8 000/0 غیر معتاد 16/3 62/0 آنچه از نتایج جدول مربوط به فرضیه اول استنباط میشود، نشان میدهد که اسناد جوانان معتاد در مقایسه با جوانان غیرمعتاد برای حوادث منفی یا ناخوشایند درونیتر است.
ب) نتایج و جداول مربوط به 2 فرض اصلی پژوهش جدول شماره 7: مقایسه اسناد جوانان معتاد و غیرمعتاد برای سبک تبیین آنان به حوادث ناخوشایند شاخصهای آماری گروه ها m s Df t سطح معنیداری معتاد 69/14 83/1 195 69/13 000/0 غیر معتاد 54/11 50/1 بر اساس یافتههای حاصل از جدول فوق، اینگونه استنباط می شود که اسناد جوانان معتاد برای حوادث منفی یا ناخوشایند بدبینانهتر از جوانان غیرمعتاد است."