چکیده:
هدف: هدف این پژوهش بررسی نقش عوامل موثر در ترک اعتیاد بود تا با شناسایی این عوامل بتوان برنامههای پیشگیرانه و بازپرورانه متناسب را برای افراد معتاد تدارک دید. روش: این پژوهش از نوع پس رویدادی و علی مقایسهای است. جامعه آماری تمام معتادین مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد شهرستان کهنوج بود و نمونه آماری آن متشکل از افراد داوطلب مراجعه کننده به مرکز ترک اعتیاد یاران بود. ابزار پژوهش پرسشنامه هوش هیجانی بار-آن، پرسشنامه مرزهای خانوادگی و فرم اطلاعات جمعیت شناختی شرکت کنندگان بود. یافتهها: یافتهها نشان داد که مرزهای خانوادگی بهنجار، هوش هیجانی بالاتر و مصرف تریاک در مقایسه با مصرف ماده شیشه و کراک در ترک اعتیاد نقش دارند، اما مرزهای خانوادگی گسسته، باعث برگشت اعتیاد در مصرفکنندگان ماده شیشه و کراک میشوند. عواملی که در ترک اعتیاد نقش نداشتند شامل وضعیت تأهل و سطح تحصیلات میشدند. نتیجهگیری: نتایج این بررسی بیانگر نقش و اهمیت متغیرهای خانواده، هوش هیجانی و نوع مواد در ترک اعتیاد است.
Introduction: The present paper investigated the factors contributing to addiction withdrawal so as to it would be possible to set preventive and rehabilitative programs for addicts. Method: The study was ex-post facto and causal-comparative one. Population included all addicts referred to addiction withdrawal centers of Kahnouj city and the sample was selected of addicts of Yaran addiction withdrawal Center by voluntary sampling. Bar-on emotional intelligence inventory، family boundary questionnaire and demographic information were administered among selected sample. Results: The results showed that normal family boundaries، higher emotional intelligence and opium use in comparison of crack and crystal glass are effective on addiction withdrawal. But disengaged family boundaries، crack and crystal glass use can be led to addiction recursion. Age، addiction duration، marital status، and education level are not effective on addiction withdrawal. Conclusion: Altogether، the results represented the role and importance of variables namely: family، emotional intelligence، and the kind of used material in addiction withdrawal.
خلاصه ماشینی:
"آنها گزارش کردند که سم زدایی صرف برای تداوم ترک، کافی نیست و مجموعهای از عوامل روانی و محیطی ممکن است باعث عود اعتیاد شوند و مراکز درمانی باید توجه خاصی به این نکته داشته باشند.
متغیرهایی که در این پژوهش مورد بررسی قرار گرفتند شامل این موارد بودند: سن، وضعیت تاهل، مدت اعتیاد، نوع ماده مصرفی، میزان تحصیلات، هوش هیجانی و نوع مرزهای خانوادگی افراد که در جدولهای زیر شاخصهای آماری این متغیرها در مورد دو گروه ارائه شدهاند.
جدول5: آمارههای توصیفی متغیرهای مورد مطالعه به تفکیک گروه متغیرها گروهها میانگین انحراف استاندارد سن معتاد 78/30 50/6 ترک کرده 55/33 91/8 مدت اعتیاد معتاد 74/9 91/6 ترک کرده 32/13 78/6 هوش هیجانی معتاد 96/11 62/2 ترک کرده 98/19 27/1 نتایج آزمون t برای دو گروه مستقل نشان داد تفاوت معناداری در میانگین هوش هیجانی گروه معتاد و ترک کرده وجود دارد (001/0P<، 383/36t=).
بنابراین، یکی از موضوعات مهمی که در فرایند ترک اعتیاد و برنامههای آن باید مورد توجه گروهدرمانی قرار گیرد، بررسی وضعیت و ساختار خانواده است تا در صورت وجود مشکل در این زمینه تدابیر لازم اندیشیده شود و مرزهای ارتباطی خانواده فرد معتاد بازسازی شود.
آنها گزارش کردند که میزان بالای تازهخواهی که نشان دهنده هوش هیجانی پایینتری است با شکست در ترک اعتیاد رابطه دارد.
پیشنهاد دیگر این است با توجه به اینکه پژوهش حاضر نقش عوامل خانوادگی را در ترک اعتیاد موثر دانسته است، ضروری به نظر میرسد که پژوهشهای آینده این عامل را با تفصیل بیشتری مورد بررسی قرار دهند."