چکیده:
شناسایی و چاپ شاهنامه نسخه سن ژوزف بیروت (احتمالا کتابت اواخر قرن هفتم و اوایل قرن هشتم) رویداد مبارکی در متن شناسی شاهنامه است. این دست نویس مهم در کنار سایر نسخه های معتبر مانند فلورانس (614)، لندن (675)، طوپقاپوسرای (731)، لنینگراد (733)، قاهره (741) و ترجمه عربی بنداری می تواند در کار تصحیح حماسه ملی ایران مفید باشد. نگارنده در مدت هفت ماه، تصحیح خویش از شاهنامه (اصفهان، شاهنامه پژوهی،1379، پنج جلد) را با ضبط های این نسخه نویافته مقایسه کرده و حدود هفتصد مورد اختلاف یافته است. در این مقاله، صد و شش مورد از این تفاوت ها برای آگاهی شاهنامه پژوهان ذکر و بررسی می شود تا شاید در رسیدن به متن نزدیک به اصل شاهنامه به کار آ
The discovery and publication of Saint-Joseph manuscript of Beirut is a very important event in Shāh-nāmeh studies. In addition to other valid versions like Florence manuscript (614 A.H.)، London manuscript (675 A.H.)، Topkapi Palace of Istanbul manuscript (731 A.H.)، Leningrad manuscript (733 A.H.)، Cairo manuscript (741 A.H.)، and Arabic translation of Bondāri (621 A.H.)، this version may be very suitable in editing the Shāh-nāmeh. The author has compared it with his own edition (Esfehan، Shāh-nāmeh studies 1379، five volumes) during seven months and has found approximately 700 differences. The present essay examines 106 cases to inform the scholars about some of the differences. It is hoped that this new-found edition will pave the way for a more authoritative edition of the Shāh-nāmeh.
خلاصه ماشینی:
"به هر روی از اول آبان ماه سال ١٣٨٩ نسخه برگردان اخیر را به خواندن گرفتم و تفاوت ضبط های آن را با چاپی که خود در سال ١٣٧٩ عرضه کرده بودم ، در کنار شاهنامۀ مصحح خـویش یادداشـت کـردم و روشی دیگر پیش گرفتم وآن این که هر ضبطی را که در این نسخه بود و آن را بهتر از انتخاب خود دیـدم با گذاشتن علامت مشخص کردم و این کار برای تنبه خودم بود، زیرا حضرت فردوسی از زبان رسـتم بـه "الوای " (نیزه دار و دارندة رستم ) میگوید (داستان کاموس کشانی،١٤١١): مـشـو غـرق زآب هنـرهـای خـویـش نـگـه دار بـر جـایـگـه پـای خـویـش شادمانم که هیچگاه گرفتار خودبینی نشده ام و کار خود را فقط کوششی در راه خدمت بـه شـاهنامه و فردوسی دانسته ام و اگر اندک هنری در کارم باشد، سخن فردوسی را نیوشـیده ام ، ولـی بـرای ایـن کـه بـه ظرافت کار تصحیح متن اشاره ای بشود در مورد این بیت و بیت پس از آن نکاتی گفته میآیـد: در برخـی نسخه ها به جای "غرق "، "غرقه " و در برخی دیگر "غره " آمده اسـت .
: ابـر خاک چون مار پـیـچـان ز کین همـی خوانـد بـر کـردگار آفریـن در بیت قبل آمده است که کیخسرو به جـای نمـاز رفـت ، از ایـن روی محتمـل اسـت کـه جایگاهی ویژة نیایش بوده باشد که آن را با خاک پر میکرده اند (در کاخ جایی گود و دائمـی و در سفر و جنگ با توبره ؟)، همانند "خاک تیمم " در مقیاسی بزرگ تر که بتوان در سطح آن بـه سجده رفت ؛ و اگر این ضبط درست باشد ترکیـب اضـافۀ "خـاک تیمـار" نکتـه ای را روشـن میکند و دلیلی برای گود بودن محراب پیدا می شود."