چکیده:
نبودآزادی بیان در روزگار شریعتی، وی را به سوی کاربرد زبان رمز کشاند. او با داشتن آگاهی فراگیر از ارزش درون مایه های نمادین و نگرش جامعه شناختی و زیباشناختی، توانست در آفرینش ژرف ترین و زیباترین نمادها، ماهرانه عمل کند. هنر بزرگ شریعتی، ارائه دو جنبه اساسی اندیشه هایش با رویکرد «فرهنگ و تمدن ایرانی - اسلامی» و «بازگشت به خویشتن » در چارچوب مفاهیم نو به خوانندگان است. وی دراین زمینه ، از نمادسازی و رمز پردازی به خوبی بهره گرفت؛ به گونه ای که سبک او به الگویی برای بسیاری از نویسندگان تبدیل شد. این نمادها را می توان در هفت دسته جای داد: انسان های متعالی و آرمانی، انسان های منفی و ضد قهرمان، درون-مایه های دینی، عناصر طبیعت، رنگ ها، جانوران و دیگر عناصر. این جستار، به بررسی رمز در سه اثر برجسته وی،کویر، هبوط و انسان، می پردازد.گفتنی است درهمه آثار شریعتی، مفاهیم رمزی ونمادین به گستردگی آشکار است ولی به نظر می رسد که در این سه اثر، نمود بیشتری دارد. «بازگشت به خویشتن خویش»، «جویای حقیقت بودن»و «جویای معرفت و کمال انسانی بودن»، از کارکردهای بنیادین این رمزها ونمادهاست و بسامد بالای این شگرد بیانی ، رمز را به یکی از بارزترین عوامل سبک سازدر نثر شریعتی تبدیل کرده است.
خلاصه ماشینی:
"کاربرد زبان رمزی و نمادین در سه اثر برگزیده شریعتی در کویریات،یعنی بخش کویر«از کتاب هبوط در کویر)،زبانسمبلیک و نمادین را برای روایت داستانهای خویش به کار گرفته است.
دو جنبۀ اساسی اندیشۀ شریعتی،یعنی«فرهنگ و تمدن ایرانی-اسلامی»و«بازگشت به خویشتن خویش»که به صورت نمادین روایت شده است،در تمام آثارش جریان دارد و او به گونهای آنها را تکرار کرده و پرورده است؛هم ازاینروست که مینویسد:هر واژهای از این اثر،پارهای از بودن من و عصارۀ هستی مناست.
داستان کویر را اینگونه میتوان تأویل کرد: *کویر:نماد فرهنگ و تمدن ایرانی-اسلامی،«تجربۀ مدرنیتۀ ایران»(معتمددزفولی،1387:24)؛ *مزینان:نماد گذشتۀ ملت ایران و ارزشهای سنتی که در هجوم«مدرنیته»،به خرابآباد تبدیل شده است(همان:24-23)؛ *خروس:نماد«روشنفکر دینی»(ساعت کویر،مؤذن مذهب ده،ناقوسدهکده)(فتوحی،1380:253/2)،«نمایندۀ بشارتدهندۀ صبح و پیروزی حق وآگاهی و حقیقت در برابر جهل و استبداد»(معتمد دزفولی،1387:100)؛ *شاغلام:کسی که شریعتی از او بسیار متنفر است؛چنانکه مینویسد:اینچهرۀ فکاهی،«دورۀ شش پادشاه را دیده»و با همۀ بلاهتی که دارد،سختحکیمانه مینماید و در عین حال،میکوشد«لفظ قلم»و با طمطراق و آبوتاب و کاملا جدی حرف بزند(ر.
(شریعتی،1387،348) همچنین شریعتی در این فصل،از سولانژ بدن که در فرانسه با وی آشنا شده،یاد میکند که در دریای مانش غرق شده و با مرگ خویش،به مؤلف بینشی تازهبخشیده و به او کمک کرده است تا به معرفت باطنی دست یابد.
گونههای نمادپردازی در سه اثر برگزیده نمادهای به کار رفته در آثار شریعتی را میتوان به هفت بخش تقسیم کرد: الف)انسانهای متعالی و آرمانی که مطلوب شریعتیاند:همچون:ابو ذر،بودا،پرومته،سولانژ،ماسینیون،منصور حلاج،مهر و شیوا،هابیل؛ ب)انسانهای منفی و ضد قهرمان:همچون:بلعم باعورا،فرعون،قابیل،قارون،ماکیاولی؛ ج)درونمایههای دینی:مانند محراب،مسجد،معبد،مناره،هبوط و..."