چکیده:
یک نظام سیاسی حاکم بر یک سرزمین برای اداره بهتر امور خود نیاز به یک سری تقسیم بندی های فضای سیاسی و گماردن شخصی با اختیارات خاص بر این واحدها دارد. اولین تجربه تقسیم فضای سیاسی در ایران به دوره حکومت هخامنشیان(330-550ق.م) بر می گردد. در این دوره داریوش بزرگ سازمان فضایی کشور را در بیست خشترپاون نشین تنظیم کرد که یک خشترپاون از سوی حکومت مرکزی بر آنجا حکومت می کرد. شیوه حکومت سیاسی هخامنشیان فدراتیو بود و نواحی مفتوحه با حفظ استقلال داخلی تابع حکومت مرکزی بودند. از جمله مناطق تحت انقیاد هخامنشیان که تعدادی از خشترپاون نشین ها نیز در این قسمت واقع شده بودند، آسیای صغیر امروزی است. هدف از این پژوهش، بررسی نمودهای حکومت فدرالیسم هخامنشی در خشترپاون نشین های آسیای صغیر و نحوه تقسیم بندی آنها براساس سیاست های دستگاه اداری هخامنشی است.
A political system dominated on a country to have a better manage on its affairs، needs an administrative division of political spaces، and putting a governer with special powers on these units. The First experience administrative division of political space، backs to Achaemenid period (330-550 BC). In this period، Darius the Great، organized the spatial structure of the country into twenty satrapies and appointed a satrap from the central government on the rule of satrapies. Achaemenid political governance method was Federation and Conquered areas with having their autonomy، were submissive of central government. One of conquered area was Asia Minor (Modern Turkey) that some of Achaemenid satrapies were located there. The purpose of this study is reviewing aspects of Achaemenid federal rule in Asia Minors satrapies and how to classify them according to Achaemenid administration policy.
خلاصه ماشینی:
"در سارد آثار و شواهدی مادی بسیار از حضور هخامنشیان باقی مانده است؛مانند دیوار دفاعی شهر که قبل از ورود پارسها این دیوار وجود داشت،هخامنشیان آن را ویران کردند و روی پی آن یک دیوار جدید بنا نهادند؛قربانگاه آرتمیس که اشیای یافت شده از آن هخامنشی بودن آن را ثابت میکند و قربانگاه کبیل1که در دوره هخامنشی به آتشدان تبدیل شده است؛نقوش برجستههایی که اگرچه تأثیر شمایل نگاری هخامنشی را نشان میدهند اما سبک ساردی دارند و سبک چندگانه شرقی،غربی و محلی را به نمایش میگذارند؛پیکرکهای حیوانی از حیوانات مورد علاقه پارسها مانند شیر،عقاب و اسفنکس2(یا ابوالهول مخلوطی از انسان و حیوان با پیکری از شیر و مزین به بالهای عقاب و دارای سری شبیه انسان است)نیز از سارد به دست آمده است؛روشهای تدفین در سارد هخامنشی به سه صورت قبور صخرهای،تومولوسی(گورهایی که روی آنها مقدار زیادی خاک ریخته شده که به صورت تپه کوچک با برآمدگی مختصری از زمین درآمدهاند و اصطلاحا به (1) egebyK (2) exnihpS نام گورهای پشتهای نیز نامیده میشوند)و قبر هرمی بوده است؛استلهای(سنگ یادبودهایی که معمولا روی آنها حاوی نقش برجسته و کتیبه است).
از دوره هخامنشیان در کاریا آثار محدودی باقی مانده است مانند بقعه هالیکارناسوس که مجسمههای آن همه به سبک یونانی است اما ساختار ایدئولوژیکی که در زمینه نقوش دیده میشود،هخامنشی است و شکل هرمی سقف آن احتمالا از نمونههای تدفینی هخامنشیان ملهم شده است )39:0791,rednalyN( ؛معبد شهر لابرایوندا که در جلوی این بنا ستونهای ایونیکی قرار گرفته که روی آنها تزیینات لوتوس و پالمت دیده میشود و یک مجمسه از یک اسفینکس نر هم از همین محوطه مقدس کشف شده که کاملا متأثر از نمونههای هخامنشی است )39:9891,retnuG( در مسیرهای فرعی راه شاهی در آسیای صغیر برجهای دیدهبانی برای نگهبانی و تأمین امنیت راهها ساخته شده بود."