چکیده:
تحولات اخیر در خاورمیانه را می توان به عنوان محور اصلی تغییر در موازنه قدرت منطقه ای دانست. هرگونه جابجایی در ساختار قدرت سیاسی کشورهای منطقه ، دارای پیامدهای راهبردی برای کشورهای مختلف خواهد بود. به عبارتی دیگر، جابجایی قدرت و رهبران سیاسی در خاورمیانه نه تنها منجر به ایجاد خلاء قدرت در محیط منطقه ای می شود بلکه می توان آن را زمینه ساز دگرگونی های بنیادی تری در حوزه امنیت منطقه ای دانست. بنابراین تحولات مربوط به بهار خاورمیانه بر معادله قدرت و موازنه منطقه ای خاورمیانه و خلیج فارس تاثیرگذار خواهد بود. در این فرایند کشورهایی همانند عربستان و ترکیه در صدد برآمدند تا بر موازنه منطقه ای تاثیر به جا گذارند. آنان تلاش دارند تا نقش ایران در برقراری امنیت منطقه ای در خاورمیانه را کاهش دهند. به طور کلی کشورهای عربستان، ترکیه و اسرائیل را می توان به عنوان اصلی ترین رقبای ژئوپلیتیکی ایران در خاورمیانه دانست. به همین دلیل است که آنان از یک سو در صدد تغییر در موازنه قدرت منطقه ای علیه جمهوری اسلامی ایران هستند، از سوی دیگر، تلاش می کنند تا موج های جدید نوگرایی را در حوزه شکل بندی های قدرت منطقه ای تحت تاثیر قرار دهند. این مقاله به روش توصیفی و تحلیلی و تکیه بر منابع کتابخانه و منابع الکترونیکی در پی تبیین پیامدهای بی ثباتی امنیتی بر موازنه قدرت درخاورمیانه بر اساس تغییر در مدل موازنه قدرت منطقه ای و بین المللی می باشد. یافته های مقاله حکایت از این دارد، اگرچه جلوه های هستی شناسانه تحولات خاورمیانه براساس بیداری اسلامی مورد توجه قرار می گیرد، اما کشورهایی که نقش رقیب منطقه ای ایران را ایفا می نمایند، درصدد تغییر در موازنه قدرت منطقه ای هستند. این امر در میان مدت ژئوپلیتیک خلیج فارس و خاورمیانه را تحت تاثیر قرار می دهد. این تحولات توانسته است فرصت های نوین و همچنین چالش های جدید برای امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران به وجود آورد.
خلاصه ماشینی:
"4-یافتههای تحقیق 1-4-تأثیر اقدامات پیشدستانه عربستان بر بیثباتی منطقهای هماهنگی شورای امنیت سازمان ملل،اتحادیه عرب و شورای همکاری خلیجفارس با الگوی مورد استفادۀ عربستان،آمریکا و ترکیه در تحولات خاورمیانه نشان میدهد که جلوههایی از مداخلهگرایی منطقهای در قالب اقدامات پیشدستانه در حال شکلگیری است.
در حالی که سیاست منطقهای آمریکا در حمایت از عربستان سعودی، انعکاس مشارکت تاکتیکی برای نادیده گرفتن نقش امنیتی ایران و ترکیه در شکلبندیهای ژئوپلیتیکی خلیجفارس و خاورمیانه محسوب میشود.
اوباما در برخورد با روسیه،کشورهای اروپایی و قدرتهای بزرگ آسیا شرقی بر ضرورت اعاده موازنهگرایی تأکید نمود این امر نشان میدهد که اوباما تلاش دارد تا الگوی موازنهگرایی منطقهای-بینالمللی بیسمارک،کیسینجر و نیکسون را در فضای بعد از جنگ سرد و در چارچوب سیاست حفظ وضع موجود پیگیری نماید.
این امر گرایش جمعی برای ثبات،امنیت و توسعه منطقهای از طریق حفظ وضع موجود متوازن در سیاست خارجی را فراهم میسازد )4:0102,nagaK(.
این امر در راستای نادیده گرفتن ضرورتهای امنیتی سیاست حفظ وضع موجود در نظام منطقهای خلیجفارس محسوب میشود.
طبعا برخی از بازیگران همانند آمریکا و عربستان با اقدامات خود سعی در برهمزدن توازن منطقهای موجود در این منطقه میباشند،بهترین الگو برای مقابله با چنین سیاستهایی را میتوان سازماندهی ائتلاف منطقهای برای منزویسازی بازیگرانی دانست که ضرورتهای سیاست حفظ وضع موجود را نادیده میانگارند.
7-ضرورتهای امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران نیز ایجاب میکند که بهموازات سیاست حفظ وضع موجود و موازنهگرایی منطقهای،در صدد ارتقاء قابلیتهای ساختاری و ظرفیت اقتصادی خود برآید.
این امر مغایر با ضرورت سیاست امنیت منطقهای برای حفظ وضع موجود و توازن قدرت محسوب میشود."