خلاصه ماشینی:
"ایشان درعملیات فتح المبین سمت فرمانده گروهان گردان حبیببن مظاهر را در لشکر داشت که فرمانده این گردان سرداربزرگ اسلام شهید محسن وزوایی بود.
این قدر عظمت،این شهید از خودش در این عملیات به خرج داده بود که درکنار گردانهایی از لشکر 21 همزه در 25 کیلو متری پشتتپههای علی گره زد،صبح عملیات 97 قبضه توپ دشمنرا به غنیمت گرفته و بیش از 4 گردان توپخانه دشمن راساقط و همه را به غنیمت گرفتند.
باز در عملیات بیت المقدس در کنار شهیدوزوایی و این شهید حاج عباس ورامینی قرار گرفت.
بهمحض اینکه نزدیک عملیات شدند،نیم ساعت به عملیاتمانده،ساعت هشت و خردهای بود به دیدهبان میگویدکه الان دشمن شروع میکند به آتش روی نیروها.
امروزیکی از برادرها میگفت شبی که حاج عباس شهید شد،میثم تا صبح گریه میکند و سراغ پدر را میگیرد.
جوری که انسان احساس میکرد همه اراده خدا درسیما و ذات این شهید نهفته است."