چکیده:
موضوع احکام شرعی گوناگونی همچون روزه، زمان معینی است و رؤیت هلال یا اموری مانند آن طریقی برای احراز موضوع است. از میان پدیدههای نجومی، رؤیت هلال تنها طریق برای احراز پدیده تکوینی
«رؤیت پذیری هلال» است، از این رو تنها این پدیده موضوع حکم شرعی خواهد بود. اما رؤیت پذیری با چشم مسلح وغیر مسلح به این دلیل که گاهی دارای نتایج متفاوت و مغایر هستند، هر دو نمیتوانند
موضوع حکم باشند. از سوی دیگر ممکن نیست فقط رؤیت پذیری با چشم مسلح موضوع باشد. پس چارهای نیست جز این که موضوع حکم شرعی را تنها «رؤیت پذیری با چشم غیر مسلح » بدانیم. این نظر
با مسلک عدم لزوم اشتراک آفاق نیز قابل جمع است، هر چند دیدگاه لزوم اشتراک آفاق به دلایل متعدد رجحان دارد.ادله و شواهد مختلفی این نظر را تأیید میکند و دلایل مخالفان که برخی از آنها در مقاله «اعتبار ابزار جدید در رؤیت هلال» در همین شماره فصلنامه آمده است و بخشی از آن در پاسخ به مقاله دیگری از مؤلف
در این زمینه در شماره 40 ـ 39 فصلنامه میباشد، مخدوش است.
خلاصه ماشینی:
"(6) اکنون که معلوم شد نمیتوان «رؤیت هلال» را در احادیث طریق برای صرف خروج ماه از محاق و تحت الشعاع، یا طریق برای مقارنه نیرین یا تولد هلال(یعنی لحظه پس از مقارنه) دانست، میگوییم: با توجه به تأکید روایات فراوان بر «رؤیت» ـ حتی به صورت حصر مانند «لاتصم إلا للرؤیة» یا «لیس علی أهل القبلة إلا الرؤیة» ـ و عدم امکان نادیده گرفتن آنها، و از سوی دیگر موضوعیت نداشتن «رؤیت»، مقتضای رعایت این دو جهت آن است که بگوییم: «رؤیت هلال» در ادله طریق است برای «رؤیت پذیری هلال به هنگام غروب آفتاب»، «قابلیة الهلال للرؤیة» یا «امکان رؤیت هلال» یا «رؤیت تقدیری نه فعلی».
«34» (10) آنچه تاکنون ذکر شد برای تثبیت مدعی یعنی عدم اعتبار رؤیت با چشم مسلح بود؛ ولی باید دلیل مخالف، یعنی قائل به اعتبار آن رد شود تا مدعی تثبیت گردد و چون یکی از فضلای معزز حوزه(دام عزه) برای اعتبار آن تلاش زیادی کرده و آنچه را قابل ذکر است در مقالهای با عنوان «اعتبار ابزار جدید در رؤیت هلال» مرقوم فرمودهاند، که به شکل رسالهای مستقل و نیز در همین شماره مجله منتشر شده است، به نقد ادله و مؤیدات ایشان برای اعتبار، اکتفا میکنم و شبهاتی را که بر مقاله پیشین بنده وارد کردهاند پاسخ میدهم: یک) یکی از ادله معظمء له(دام توفیقه) تمسک به اطلاق «رؤیت» است."